بخش حقوق

ساخت وبلاگ

سرپرست مجتمع قضایی کارکنان دولت، در رابطه با برخی اخبار منتشرشده در رسانه‌ها در جریان رسیدگی به پرونده متهمان تعرض به سفارت عربستان توضیحاتی ارائه کرد.

بخش حقوق تبیان

قوه قضائیه

قاضی حسینی گفت: در پرونده‌ای که در این مجتمع رسیدگی شده، احدی از پرسنل نیروی انتظامی به عنوان متهم معرفی نشده بودند که متاسفانه در بعضی خبرها به گونه‌ای آمده بود که گویا از پرسنل نیروی انتظامی به عنوان متهم در جلسه حضور داشتند که این موضوع صحت ندارد.

وی در رابطه با اینکه در برخی خبرها عنوان شده که یک نفر از متهمان این پرونده اهل کشور سوریه است، افزود: این موضوع صحت ندارد و قویا آن را تکذیب می‌کنم و تمامی متهمان اتباع ایرانی بوده‌اند.

این مقام قضایی در پایان با بیان اینکه دستگاه قضا با قاطعیت به این پرونده رسیدگی کرده است، گفت: قاضی پرونده ختم رسیدگی را اعلام و در مهلت مقرر قانونی به صدور حکم اقدام خواهد کرد.


منبع: میزان

متعرضان به سفارت عربستان در آستانه محاکمه

متعرضان به سفارت عربستان در آستانه محاکمه

تشکیل دادگاه ویژه روحانیت درباره «تعرض سفارت عربستان»

تشکیل دادگاه ویژه روحانیت درباره «تعرض سفارت عربستان»

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 117 تاريخ : چهارشنبه 30 تير 1395 ساعت: 21:31

مدیرکل زندان‌های استان تهران گفت: زنجانی واقعا بیمار است و در حال حاضر هم دارو مصرف می‌کند اما شرایط متهم به گونه ای نیست بخواهد در بیمارستان بستری شود.

بخش حقوق تبیان

بابک زنجانی

مصطفی محبی در خصوص آخرین وضعیت بیماری بابک زنجانی، گفت: وی مدتی قبل با تشخیص پزشک به بیمارستان اعزام شده بود اما در حال حاضر حالش خوب است و در زندان به سر می برد.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا زنجانی سابقه بیماری قبلی داشته است، گفت: من اطلاعی از سابقه بیماری اش ندارم و این مسائل در پرونده پزشکی بیمار قید شده است.

مدیرکل زندان های استان تهران تصریح کرد: حسب تشخیص پزشک متهم به بیمارستان اعزام شد همانطور که زندانیان دیگر با تشخیص پزشک به بیمارستان می روند و اقدامات درمانی برایشان انجام می شود.

محبی ادامه داد: زنجانی واقعاً بیمار است و در حال حاضر هم دارو مصرف می کند اما شرایط متهم به گونه ای نیست بخواهد در بیمارستان بستری شود.

وی با تأکید بر اینکه تست پزشکی زندانیان از سوی بهداری زندان ماهیانه انجام می شود، گفت: زنجانی هم مثل سایر زندانیان تحت اقدامات درمانی قرار گرفت و این طور نیست که اگر کسی حالش بد باشد پزشک زندان دستور دهد او را به زندان منتقل کند.

مدیرکل زندان های استان تهران در پاسخ به این سؤال آیا به زنجانی مرخصی استعلاجی تعلق می گیرد یا خیر، گفت: ما در این رابطه تنها دستور مقام قضایی را اجرا می کنیم، به این صورت که اگر پزشک به مقام قضایی نامه دهد و مقام قضایی هم دستور دهد ما او را به مرخصی می فرستیم.

محبی در پاسخ به این سؤال که آیا اعزام زنجانی به بیمارستان آتیه خواست خود وی بوده است یا این بیمارستان طرف قرارداد سازمان زندان ها است، گفت: معمولاً زندان بیمارستان خصوصی ندارد و ما با بیمارستان دولتی قرارداد داریم اگر کسی تمایل داشته باشد و مقام قضایی هم صلاح بداند به بیمارستان خصوصی می رود اما هزینه های درمانی هم بر عهده خود زندانی خواهد بود.

وی در پایان گفت: بیمارستان زندان تنها کارهای جزئی را انجام می دهد و در صورتی که حال زندانی وخیم باشد او را برای انجام کارهای تخصصی به بیمارستان های خارج زندان منتقل می کنیم.


منبع: فارس

احتمال عمل جراحی بابک زنجانی

احتمال عمل جراحی بابک زنجانی

چرا 3 زندانی مشهور اوین در مراسم شب قدر نبودند؟

چرا 3 زندانی مشهور اوین در مراسم شب قدر نبودند؟

 دولت از حکم اعدام زنجانی راضی نیست

دولت از حکم اعدام زنجانی راضی نیست

میزان دقیق بدهی بابک زنجانی مشخص شد

میزان دقیق بدهی بابک زنجانی مشخص شد

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 110 تاريخ : چهارشنبه 30 تير 1395 ساعت: 21:31

ترکیب هیات رییسه شورای نگهبان قانون اساسی در آغاز هفتمین دوره فعالیت این نهاد مشخص شد.

بخش حقوق تبیان

آیت الله جنتی

عباسعلی کدخدایی در این باره گفت: در انتخابات اعضای هیات رییسه، آیت الله جنتی بار دیگر با اکثریت آراء به عنوان دبیر شورای نگهبان انتخاب شد.

وی گفت: آقای علیزاده نیز به عنوان قائم مقام انتخاب شد و بنده نیز بار دیگر به عنوان سخنگوی شورای نگهبان برگزیده شدم.

کدخدایی پیش‌تر دو دوره سابقه عضویت در شورای نگهبان را داشت که در هر دو دوره سخنگوی شورا بود. وی در این دوره نیز با معرفی رییس قوه قضائیه و رای نمایندگان مجلس بار دیگر به شورای نگهبان بازگشت.

سید فضل الله موسوی تنها عضو جدید این دوره شورای نگهبان قانون اساسی است که با رای مجلس به شورا راه یافت. علیزاده دیگر حقوقدان شورای نگهبان نیز که از ابتدای تاسیس این شورا در آن عضویت داشته است، دیگر حقوقدانی است که با کسب رای مجلس بار دیگر در این شورا ابقا شد.

آیات احمد جنتی، محمدرضا مدرسی یزدی و مهدی شب زنده‌دار سه فقیه شورای نگهبان هستند که با حکم مقام معظم رهبری عضویتشان در این شورا ابقا شد.

مطابق اصل نود و دوم قانون اساسی، اعضای شورای نگهبان برای مدت شش سال انتخاب می‌شوند.


منبع: صدا و سیما

3 عضو حقوقدان شورای نگهبان را بشناسید

3 عضو حقوقدان شورای نگهبان را بشناسید

اما و اگرهای یک قانون جدید

اما و اگرهای یک قانون جدید

اینفوگرافی آشنایی با ساختار قضایی جمهوری اسلامی ایران

اینفوگرافی آشنایی با ساختار قضایی جمهوری اسلامی ایران

برابری دیه زن و مرد به نفع زنان است؟

برابری دیه زن و مرد به نفع زنان است؟

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 121 تاريخ : چهارشنبه 30 تير 1395 ساعت: 21:31

قراردادهای خارجی و ترک فعل «ما می‌توانیم»؟

چند روز قبل، بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران با ارسال نامه ای سرگشاده به سازمان بازرسی کل کشور نسبت به رویه دولت در امضای توافقنامه ها و قراردادهایی با شرکت های خارجی در جایی که توان داخلی وجود دارد، انتقاد کرد.

حسام الدین قاموس مقدم / کارشناس ارشد حقوق - بخش حقوق تبیان

توان ایرانی

قراردادهای مربوط به پروژه های ساخت نیروگاه و برخی پروژه های عمرانی، از جمله قراردادهایی است که انعقاد آنها با طرف خارجی، مورد انتقاد بسیج دانشکده فنی قرار گرفته است.

قانون «حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی در تأمین نیازهای کشور» ضمانت اجرا ندارد

حال باید دید قانون چه می گوید. البته بالاتر از قوانین، منویات رهبر معظم انقلاب و سیاست های کلی ابلاغی از سوی ایشان در حوزه های اقتصادی به ویژه تاکید معظم له بر اقتصاد مقاومتی است اما در این زمینه، قانون نیز وجود دارد؛ مصوبه ای که متاسفانه به آن کمتر توجه شده است.

این قانون که قانون «حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی در تأمین نیازهای کشور» نام دارد، در 23 ماده در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ 1 /5/ 1391 مجلس شورای اسلامی به تصویب نمایندگان رسید و سپس مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفت.

در این قانون، طرح یا همان پروژه، این گونه تعریف شده است: مجموعه فعالیت های هدفدار مهندسی، طراحی پایه، مفهومی، تفصیلی، پژوهشی، خرید ماشین آلات، تجهیزات و لوازم، پیمانکاری عملیات عمرانی، اجراء، آزمایش، راه اندازی و یا بخشی از انجام مراحل فوق که به احداث یک واحد جدید منجر شود و یا توسعه، بهبود، افزایش ظرفیت تولید یا بهره برداری یک واحد را موجب گردد.

«واگذاری مسؤولیت انجام طرح» نیز تعریف «ارجاع کار» در این قانون است.

در ادامه این قانون، شرکت های ایرانی، خارجی، ایرانی - خارجی و خارجی - ایرانی از سوی قانونگذار تعریف شده است.

همچنین در ماده 2 این قانون آمده است: « به منظور حداکثر استفاده از توان پژوه شی، طراحی، فنی، مهندسی، تولیدی، صنعتی، خدماتی و اجرائی کشور کلیه وزارتخانه ها، سازمان ها، مؤسسات، شرکتهای دولتی یا وابسته به دولت موضوع ماده (4) قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/ 6/ 1366 و اصلاحات و الحاقات بعدی آن، بانکها، مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی موضوع ماده (5) قانون موصوف، مؤسسات عمومی یا عام المنفعه، بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی، سازمان ها، بنگاه ها، صنایع، کارخانجات و همچنین کلیه سازمان ها، شرکتها و مؤسسات، دستگاهها و واحدهایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است از قبیل وزارت نفت و شرکتهای تابعه، شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی، سازمان هواپیمایی کشوری، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شرکت ملی فولاد و شرکت ملی صنایع مس ایران، اعم از این که قانون خاص خود را داشته و یا از قوانین و مقررات عام تبعیت نمایند و  شرکتهای تابعه و وابسته به آنها، موظفند در تأمین کالاهای مصرفی و سرمایه ای امور خدمات مهندسی مشاور، پیمانکاری ساختمانی و تأسیساتی، تأمین تجهیزات کلیه پروژه های کشور اعم از این که از بودجه عمومی دولت و یا از درآمدهای خود و یا از اعتبارات و تسهیلات ارزی و ریالی دستگاههای مزبور یا زمینهای منابع طبیعی و سایر امکانات دولتی استفاده می کنند براساس این قانون اقدام نمایند.»

دستگاههای موضوع ماده 2 این قانون، براساس ماده 3 موظف شده اند که در صورت نیاز به تولیدات غیرداخلی، فهرست کالاها، تجهیزات، لوازم و فرآورده ها را به طور رسمی به وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کنند تا در صورت صرفه و صلاح برای تولید آنها برنامه ریزی شود.

همچنین وزارت صنعت، معدن و تجارت موظف شده است با همکاری سازمان ها، انجمن ها، اتحادیه (سندیکا)های تولیدی و خدماتی مرتبط، هر شش ماه یک بار فهرست کالاها، تجهیزات، لوازم و فرآورده های ساخت داخل و ظرفیت تولیدی آنها را استخراج کند و به طور رسمی در دسترس دستگاه های ذی نفع موضوع ماده 2 این قانون و عموم مردم قرار دهد.

از سوی دیگر در ماده 4 این قانون آمده است: «دستگاه های موضوع ماده 2 این قانون موظفند در اجرای کلیه طرح ها و پروژه های خدماتی، ساخت، نصب و تأمین کالاها، تجهیزات، لوازم و فرآورده ها به گونه ای برنامه ریزی کنند که حداقل 51 درصد هزینه هر طرح و پروژه آنها به صورت کار در داخل کشور باشد. با توجه به فهرست تولیدات داخلی موضوع ماده 3 این قانون اگر استفاده از تولیدات و خدمات داخل کشور ممکن نباشد، با توافق بالاترین مقام اجرایی دستگاه های موضوع ماده 2 این قانون حسب مورد و وزیر صنعت، معدن و تجارت دستگاه های مزبور می توانند نیاز طرح یا پروژه خود را از خدمات یا محصولات خارجی تأمین کنند.»

اما لبّ کلام این قانون را می توان در ماده 5 آن یافت. این ماده مقرر می دارد: «دستگاه های موضوع ماده 2 این قانون موظفند کلیه فعالیت های خدماتی، ساخت، نصب و تأمین کالا، تجهیزات، لوازم و فرآورده های مورد نیاز طرح ها و پروژه های خود را فقط به شرکت های ایرانی ذی صلاح ارجاع دهند. در صورت عدم ارائه خدمات توسط شرکت های ایرانی فعالیت های مورد نظر را با رعایت ماده 4 این قانون می توان با تأیید بالاترین مقام اجرایی دستگاه به مشارکت ایرانی خارجی یا خارجی واگذار کرد.»

دستگاهها طبق قانون موظفند کلیه فعالیت های خدماتی، ساخت، نصب و تأمین کالا، تجهیزات، لوازم و فرآورده های مورد نیاز طرح ها و پروژه های خود را فقط به شرکت های ایرانی ذی صلاح ارجاع دهند

آنچه در مورد این قانون مهم به نظر می رسد و شاید بتوان آن را از زمره نقایص آن برشمرد، این است که قانونگذار، هیچ ضمانت اجرایی برای تخلف از این قانون مقرر نکرده است. به عبارت دیگر، قانونگذار نگفته که اگر دستگاه ها این وظایف را انجام ندادند، چه برخوردی با آنها صورت خواهد گرفت. تنها ماده 22 این قانون مقرر داشته است: «قوه قضائیه در حدود اختیارات خود مکلف است شعبه یا شعباتی از دادگاههای عمومی را برای رسیدگی و صدور حکم تخلفات ناشی از عدم اجرای این قانون توسط بخشهای دولتی و غیردولتی اختصاص دهد.» و نوع برخورد با تخلفات را بیان نکرده است. همین نکته، باعث می شود که قانون، ابتر بماند و در عمل نیز زمینه آنچه که بسیج دانشجویی دانشکده فنی آن را مورد انتقاد قرار داده است، فراهم شود؛ یعنی انعقاد قرارداد اقتصادی با کشورهای خارجی با وجود احتمال توان داخلی!

حال به نظر می رسد سازمان بازرسی کل کشور، باید برای بررسی این قراردادها، رعایت مفاد قانون مذکور را که روح حاکم بر آن، صرف فعل «ما می توانیم» است و این عبارت، به عنوان یک کلیدواژه مهم در عرصه خوداتکایی در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی به وفور یافت می شود، مورد تدقیق و توجه قرار دهد. 

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 124 تاريخ : چهارشنبه 30 تير 1395 ساعت: 5:23

دادستان عمومی و انقلاب تهران درباره برخی اقدامات نظیر توقیف گذرنامه افراد و ورود به مسائل فرهنگی بدون هماهنگی با مقام قضایی، به نیروی انتظامی تذکر جدی داد.

بخش حقوق تبیان

دادستان تهران

عباس جعفری دولت آبادی طی سخنانی در جلسه‌ مشترک با رییس سازمان زندان‌‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی، از قضات و ضابطان خواست زمینه مظلوم‌‌نمایی را برای برخی افراد فراهم نکنند.

وی در توضیح، به اقدامات برخی ضابطان که بدون اخذ مجوز از سوی مقام قضایی به عمل می‌‌آید اشاره کرد و به عنوان مثال گفت: پلیس نباید ابتدا گذرنامه فردی را توقیف کند و سپس در صدد ممنوع‌الخروجی برآید. چنین اقداماتی صرفا هزینه هایی را بر دوش نظام بار می‌کند.

دادستان تهران با منع ضابطان از ورود به مسائل حوزه فرهنگ بدون هماهنگی با دادستان، اظهار کرد: پلیس و دستگاه‌‌هایی که در حوزه‌‌های فرهنگی کار می‌‌کنند، چنانچه بدون دستور مقام قضایی اقدامی مرتبط با جرایم انجام دهند، انتظار حمایت نداشته باشند. حمایت دادستان نسبت به نهادها و دستگا‌ه‌هایی است که در چارچوب قانون عمل می‌‌کنند.

جعفری دولت‌آبادی از دادسراهای ارشاد، فرهنگ و رسانه و جرایم رایانه‌ای و سایر نواحی مرتبط با جرایم فرهنگی خواست به ضابطان توجه دهند که در حوزه‌ فساد و جرایم علیه عفت و اخلاق یا جرایم مرتبط با فرهنگ و هنر، با سرپرستان نواحی هماهنگ باشند و مسائل مهم را قبل از اقدام به اطلاع دادستان برسانند.


منبع: دادستانی تهران

محکومیت یک قاضی به 15 سال حبس

محکومیت یک قاضی به 15 سال حبس

نازنین زاغری، هما هودفر و سیامک نمازی در آستانه محاکمه

نازنین زاغری، هما هودفر و سیامک نمازی در آستانه محاکمه

این مأموران، ضابط قضایی نیستند

این مأموران، ضابط قضایی نیستند

پرونده قتل ستایش به کجا رسید؟

پرونده قتل ستایش به کجا رسید؟

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 114 تاريخ : سه شنبه 29 تير 1395 ساعت: 20:15

دادستان کل کشور خبر داد:

دادستان کل کشور گفت: در رابطه با حادثه سفارت عربستان به زودی دادگاه ویژه روحانیت برگزار می شود.

بخش حقوق تبیان

سفارت عربستان

حجت الاسلام و المسلمین محمدجعفر منتظری در حاشیه مراسم معارفه دادستان جدید نظامی استان تهران در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر این که دادگاه ویژه روحانیت که قرار است در رابطه با حادثه سفارت عربستان تشکیل شود چه زمانی تشکیل خواهد شد، گفت: این دادگاه به زودی تشکیل می شود.

وی در  پاسخ به خبرنگار دیگری درباره آخرین اقدامات دادستانی در رابطه به فیش های حقوقی  اظهار کرد: اولین کاری که کردیم از وزیر اقتصاد و دارایی خواستیم که لیست افرادی را که حقوق های کلان دارند را بفرستند و بررسی هایی انجام شده و با تعامل و همکاری قوای دیگر این کار انجام خواهد شد.

وی خاطرنشان کرد: جلسه ای هم در آینده ای نزدیک با حضور ریاست محترم قوه قضائیه خواهیم داشت و نحوه اجرا را به نحوی که هم قانونی باشد و هم اینکه همه ابعاد و جهات این قضیه بررسی شود و حقی از بیت المال و مردم ضایع نشود به امید خدا انجام خواهد شد. نباید زیاد مسأله را مسأله بسیار جدی جلوه داد. کسانی که در این زمینه متخلف شناخته شوند برابر قانون با آنها برخورد می شود و اگر وجوهی را برخلاف عدالت و انصاف گرفته اند بزودی امیدواریم برگردانند.

دادستان کل کشور ادامه داد: هر مالی که اخذ باطل باشد نامشروع خواهد بود، هم طبق قانون اساسی و هم طبق موازین شرعی اموالی که نامشروع و باطل به جیب افراد رفته حتما به بیت المال باز می گردد.

وی در رابطه با تشکیل سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی که در مجلس مطرح شده بود، گفت: این سازمان احتیاج به یک سری زیرساخت هایی دارد که باید زیرساخت هایش آماده بشود و حتماً این سازمان با این تشکیلات و این گستردگی که اگر زیرساختش آماده نشود موفق هم نخواهد بود. ان شاءالله زیرساخت هایش هم از نظر تشکیلات و هم از نظر امکانات آماده شود.

حجت الاسلام والمسلمین منتظری در رابطه با سوال خبرنگار دیگری مبنی بر آخرین وضعیت حادثه تروریستی کرمانشاه، خبر داد: ضارب گریخته است.


منبع: ایسنا

حجت الاسلام والمسلمین منتظری دادستان کل کشور شد

حجت الاسلام والمسلمین منتظری دادستان کل کشور شد

دادستان کل کشور در فرصتی 90 دقیقه‌ای

دادستان کل کشور در فرصتی 90 دقیقه‌ای

اعتراض به حکم از طریق فرجام خواهی

اعتراض به حکم از طریق فرجام خواهی

متعرضان به سفارت عربستان در آستانه محاکمه

متعرضان به سفارت عربستان در آستانه محاکمه

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 112 تاريخ : سه شنبه 29 تير 1395 ساعت: 20:15

دیوان عدالت اداری در سال گذشته ۲۲۵ فقره مصوبه هیئت دولت و دستگاه های اجرایی را ابطال کرده که نسبت به سال ۹۳ حدود ۱۳ درصد افزایش را نشان می دهد.

بخش حقوق تبیان

یدیوان عدالت

مصوبات ابطال شده هیئت دولت و دستگاه های اجرایی در سال 94، مربوط به دوره های زمانی مختلف است و فقط مختص دولت یازدهم یا دولت های قبلی نمی شود.

بر اساس این گزارش، همچنین در سال گذشته از سوی هیئت تطبیق مصوبات، 6 فقره مصوبه مغایر قانون به رئیس دیوان عدالت اداری اعلام شد که موضوع بر اساس ماده 86 قانون تشکیلات و آئین دادرسی دیوان عدالت اداری مورد رسیدگی قرار گرفت و تشخیص مغایرت داده شد.

در ماده 86 قانون تشکیلات و آئین دادرسی دیوان عدالت اداری آمده است: در صورتی که رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان به هر نحو از مغایرت یک مصوبه با شرع یا قانون یا خروج آن از اختیارات مقام تصویب کننده مطلع شوند، موظفند موضوع را در هیئت عمومی مطرح و ابطال مصوبه را درخواست کنند.

بر اساس این گزارش، نرخ رشد رسیدگی به پرونده ها در شعب بدوی و تجدیدنظر دیوان عدالت اداری که مرجع رسیدگی به شکایت مردم از مأموران دولتی، ادارات و آئین نامه های دولتی است، از 81 درصد در سال 93 به 92.6 درصد در سال 94 افزایش یافته است.

همچنین نرخ رسیدگی در شعب اجرای احکام دیوان عدالت اداری در سال 94 نسبت به سال 93، 100 درصد رشد داشته است.


منبع: تسنیم

دو شغله ها از خدمت سیر نمی شوند!

دو شغله ها از خدمت سیر نمی شوند!

شما هم بیمه هستید!

شما هم بیمه هستید!

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 14:08

هنوز رد لاستیک‌های کامیون محمد لهوج بوهلال بر تن آن 84 نفر در نیس فرانسه خشک نشده بود که صدای کشیده شدن گلنگدن اسلحه ارتشیان ترک در شامگاه 15 جولای، نگاه جهان را از نیس به سمت آنکارا و استانبول و توجه رسانه‌ها را از داعش به سمت تعدادی از نیروهای ارتش ترکیه چرخاند و به این ترتیب، «کودتا» آغاز شد؛ البته کودتایی دورهمی و جمع و جور که شروع نشده پایان یافت.

بخش حقوق تبیان

کودتا

حاصل کودتای جولای، طبق گزارش رسانه ها 194 کشته، 2839 زخمی و 1563 بازداشتی بود. حالا دولت ترکیه ظاهرا پیروز میدان است و آنچه بیش از هر چیزی مورد پرسش قرار می گیرد، این است که «چه مجازاتی در انتظار کودتاچیان خواهد بود؟»

«این اقدام، اهانت به وطن است و کودتاچیان تاوان سنگینی خواهند داد.» رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه بعد از گذشت حدود 5 ساعت از کودتا، این جملات را در فرودگاه آتاتورک استانبول درباره مجازات کودتاچیان به خبرنگاران گفت.

«مجازات اعدام در قانون اساسی وجود ندارد اما تغییرات حقوقی بررسی خواهد شد.» این جمله مبهم و دو پهلو را هم بنعالی ییلدیریم نخست وزیر ترکیه به زبان آورد و این، سرآغاز پرسشی جدید بود: آیا مجازات اعدام به قوانین جزایی ترکیه بازمی گردد؟

ترکیه در سال 1984 مجازات اعدام را کنار گذاشت و در سال 2002 هم در راستای اعمال برخی اصلاحات در نظام حقوق کیفری خود برای پیوستن به اتحادیه اروپا، مجازات اعدام در زمان صلح را با پذیرش پروتکل شماره 13 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر لغو کرد. دولت ترکیه در سال 2004 نیز لغو رسمی این مجازات را در همه شرایط حتی زمان جنگ اعلام کرد و مجازات «حبس ابد» را به جای آن در نظر گرفت.

در عین حال، اردوغان در زمان نخست وزیری خود تلاش هایی را در جهت بازگرداندن مجازات اعدام برای برخی جرایم نظیر اقدامات تروریستی و قتل، به کار گرفت؛ تلاش هایی که بی نتیجه ماند و باعث شد که قوانین کیفری ترکیه همانند سابق بدون مجازات اعدام باقی بماند.

از طرفی، اگرچه تاریخ ترکیه به کودتا عادت دارد اما از آنجا که کودتای اخیر، تنها کودتای شکست خورده در ترکیه به شمار می آید، تجربه ای برای برخورد با کودتاچیان وجود ندارد. بخش 15 قانون جزایی ترکیه با عنوان «اقدام علیه نظم قانون اساسی»، به جرم انگاری کودتا و تعیین مجازات برای آن پرداخته است. ماده 311 قانون جزایی ترکیه مقرر می دارد: «هر کس شهروندان این کشور را به انقلاب مسلحانه علیه دولت تحریک کند، به حبس از 15 تا 20 سال محکوم می شود.» همچنین براساس این ماده، رهبر شورش نظامی علیه دولت به حبس ابد بدون تخفیف محکوم و دیگر مشارکت کنندگان در این شورش، به 6 تا 10 سال حبس محکوم می شوند.

شورش نظامی علیه دولت، در واقع همان کودتاست؛ یعنی عملی که نظامیان یک کشور برای سرنگونی دولت حاکم مرتکب می شوند و معمولا به زور اسلحه است.

به نظر می رسد اقدام شامگاه جمعه برخی از نظامیان ترک، مصداق بارز کودتاست اما آنچه که ییلدریم بر زبان آورده، بیش از آنکه پاسخی به سوالات درباره مجازات کودتاچیان باشد، ابهامات بیشتری را در این زمینه ایجاد کرده است. گویی وقتی می خواسته درباره مجازات نیروهای نظامی شورشی سخن بگوید، یک لحظه به مجازات اعدام فکر کرده اما ناگهان موضوع کهنه تلاش های کشورش برای پیوستن به اتحادیه اروپا را به یاد آورده و حاصل این کشمکش ذهنی، جمله ای شده است کاملا مبهم و غیر صریح. او احتمالا به مجازاتی شدیدتر از حبس ابد و خفیف تر از اعدام فکر می کند.

احساس دولت ترکیه برای پاسخگویی به افکار عمومی و ایجاد بازدارندگی لازم در مورد این قبیل اقدامات علیه حاکمیت، آن را به سمت اعدام کودتاچیان سوق می دهد اما عقل و دوراندیشی آن برای به نتیجه رساندن پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا، حبس ابد را پیشنهاد می دهد.

و این شاید در حال حاضر بزرگ ترین چالش حقوقی و تقنینی ترکیه باشد؛ تلاش برای یافتن مجازاتی بین اعدام و حبس ابد، یک مجازات خیالی مثل «ابد و یک روز».


منبع: ایسنا

مجازات حمل و تولید مواد مخدر صنعتی چیست؟

مجازات حمل و تولید مواد مخدر صنعتی چیست؟

آیا اعدامی زنده شده دوباره اعدام می شود؟

آیا اعدامی زنده شده دوباره اعدام می شود؟

دو زورگیر در ملاء عام اعدام شدند

دو زورگیر در ملاء عام اعدام شدند

مخالفت با اعدام در ملاء عام

مخالفت با اعدام در ملاء عام

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 127 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 14:08

با ابلاغ معاون قضایی رئیس کل دادگاه‌های عمومی و انقلاب تهران، از این پس مجازات‌های جدیدی درانتظار رانندگان فاقد گواهینامه خواهد بود.

بخش حقوق تبیان

سند

بر اساس ابلاغیه ای که هشتم تیرماه از سوی معاون قضایی رئیس کل دادگاههای عمومی وانقلاب تهران به پلیس راهور ناجا ارسال شده است مجازات های سختگیرانه تری درانتظار رانندگان فاقد گواهینامه رانندگی خواهد بود.
 
در این ابلاغیه، نرخ تعرفه مربوط به مجازات های تعزیری موضوع تخلفات رانندگی بر اساس تعرفه های جدید خدمات قضایی موضوع قانون بودجه سال 95، از مبلغ دو میلیون تا 20 میلیون ریال به مبلغ سه میلیون تا سی میلیون ریال افزایش یافته است.

بر همین اساس حداکثر مجازات بزه "رانندگی بدون گواهینامه" افزایشی یک پله‌ای داشته و نوع مجازات برای این افراد، از این پس بر اساس مجازات های تعیین شده در درجه ششم جدول مجازات های تعزیری تعیین خواهد شد و رانندگی بدون گواهینامه مجازات های سخت گیرانه تری را برای خاطیان به همراه دارد.
 
لذا از بیستم خرداد ماه به بعد، مجازات رانندگی بدون گواهینامه درجه شش محسوب شده و برخلاف گذشته که مجازات رانندگی بدون گواهینامه در دسته مجازات های درجه هفت به حساب می آمد و خاطیان بین 91روز تا 6ماه به زندان محکوم می شدند با تغییر به وجود آمده مجازات رانندگی بدون گواهینامه رانندگی بین شش ماه تا دو سال تعیین می شود.

از سوی دیگر، جریمه نقدی این افراد نیز که در گذشته بیش از 10 میلیون ریال تا 20 میلیون ریال تعیین میشد به بیش از 20 میلیون ریال تا 80 میلیون ریال افزایش یافته است.
 
با این ابلاغیه جدید، از این پس رانندگی بدون گواهینامه محرومیت های اجتماعی سنگین تری نیز برای متخلفان به همراه خواهد داشت چراکه برخلاف گذشته که امکان محرومیت اجتماعی متخلفان تنها تا شش ماه وجود داشت، اینبار رانندگی بدون گواهینامه می تواند منجر به محرومیت از حقوق اجتماعی آنهم بیش از شش ماه تا 5 سال را برای متخلف به همراه داشته باشد.
 
نکته دیگری که باعث می شود کمتر کسی به فکر رانندگی با وسیله نقلیه آنهم بدون در اختیار داشتن گواهینامه مربوط به آن کند، مجازات جدیدی است که می تواند متخلف را حداکثر تا 5سال از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی محروم کند! ابلاغیه مذکور، ممنوعیت جدید دیگری را نیز برای رانندگان بدون گواهینامه تشریح کرده است و آن، ممنوعیت صدور برخی اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی است.
 
قرار گرفتن مجازات تخلف رانندگی بدون گواهینامه و تغییر درجه مجازات آن از هفت به شش در جدول مجازات های تعزیری این امکان را نیز برای رسانه ها فراهم کرده است که در صورت قطعی شدن حکم نام فرد و حکم قطعی او را منتشر کنند؛  مجازاتی که برای چهره های سرشناس، کمتر از حبس آزاردهنده نیست.
 
باتوجه به این ابلاغیه، مجازات رانندگی بدون گواهینامه از تاریخ لازم الاجرا شدن قانون بودجه سال 95 یعنی بیستم خردادماه، درجه شش محسوب می شود و رسیدگی آن تنها در صلاحیت دادسراهای عمومی و انقلاب است و دیگر مشمول رسیدگی مستقیم در دادگاه نمی شود.

منبع: مشرق

تشدید مجازات جرائم رانندگی

تشدید مجازات جرائم رانندگی

قانونی كه ٢٠ سال تغییر نكرده است

قانونی كه ٢٠ سال تغییر نكرده است

مجازات به کارگیری اتباع خارجی

مجازات به کارگیری اتباع خارجی

نظارت شهرداری بر ساخت و سازها

نظارت شهرداری بر ساخت و سازها

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 99 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 14:08

چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، زوج مکلف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با زوجه به دست آورده یا معادل آن را به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند.

مسیح اقدم - بخش حقوق تبیان

نصف شدن اموال

به موجب ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج لحاظ کنند.

یکی از شرایط نصف شدن اموال شوهر پس از طلاق، به دست آمدن این اموال در زمان زندگی زناشویی با زوجه است

طبق بند «الف» شرایط ضمن عقد مندرج درسند ازدواج ، چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه،  تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، زوج مکلف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با زوجه به دست آورده یا معادل آن را، بصورت بلاعوض  به زوجه منتقل کند.

* طلاق واقع شود: اجرای این شرط برخلاف سایر شروط، صرفاً منوط به واقعه طلاق است و بدون وقوع آن قابل اجرا نیست و امکان الزام شوهر برای اجرای شرط قبل از درخواست طلاق ناشی از درخواست وی وجود ندارد .

* زوج ، خواهان طلاق باشد : یکی از شرایط تحقق شرط تنصیف دارایی این است که زوج بخواهد زوجه را طلاق دهد و وی ارائه کننده دادخواست طلاق باشد و نه اینکه زوجه خواهان طلاق باشد .

* طلاق مستند به تخلف زن از وظایف زناشویی یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد : چنانچه سوءرفتار و سوءاخلاق زوجه علت زوج باشد با اثبات آن ، شرط تنصیف دارایی تحقق نمی یابد. مثلاً  هرگاه زوج، نشوز و عدم تمکین  زوجه را اثبات کند ، این شرط برای زوجه قابل استفاده نخواهد بود .

* ملاک  تا نصف اموال یا معادل آن می باشد: در این شرط عبارت « تا نصف دارایی» یا معادل آن ذکر شده که این میزان می تواند از پایین ترین درصد اموال زوج تا سقف پنجاه درصد آن تلقی شود که تعیین آن به نظر دادگاه بستگی دارد .

* دارایی حاصل زندگی زناشویی با زوجه باشد: یکی دیگر از شرایط تحقق شرط مذکور حصول دارایی زوج، در زمان زندگی زناشویی با زوجه است ، لذا به اموالی که زوج پیش از ایام زناشویی داشته (نه از تاریخ عقد) و اموال موروثی سرایت پیدا نمی کند ، زیرا به مال ناشی از ارث اموال به دست آورده در زمان زناشویی اطلاق نمی شود.

نصف شدن اموال مرد، صرفا منوط به طلاق است و بدون وقوع آن قابل اجرا نیست

*دارایی در حین طلاق موجود باشد:  موجود بودن اموال حین طلاق شرط لازم برای اجرای این شرط است. بنابراین شامل اموال از بین رفته اعم از تلف یا مفقود شده، نمی شود. همچنین آنچه موضوع شرط است، دارایی زوج است، لذا به نظر باید دیون زوج نیز مدنظر قرار گیرد.

به عنوان مثال اگر زوج نسبت به مهر زوجه ای که می خواهد او را طلاق دهد یا زوجه دیگرش مشغول الذمه باشد، پرداخت مهریه زوجه مذکور یا زوجه دیگر از دارایی زوج، نسبت به اعمال شرط تنصیف دارایی مقدم است و حتی بنا بر نظری اجرای این شرط نسبت به مستثنیات دین هم ممنوع بوده و تعهد به انتقال تا نصف مال زوج نیز نمی تواند از این قاعده کلی مستثنی باشد.


منابع: میزان، صدای وکالت

وکالت زن در طلاق و نحوه اعمال آن

وکالت زن در طلاق و نحوه اعمال آن

تکلیف «یارانه» زن در صورت ازدواج مجدد همسرش چیست؟

تکلیف «یارانه» زن در صورت ازدواج مجدد همسرش چیست؟

«حق حبس زن» برای گرفتن مهریه چیست؟

«حق حبس زن» برای گرفتن مهریه چیست؟

تنها راه کاهش طلاق توافقی از نگاه معاون قوه قضائیه

تنها راه کاهش طلاق توافقی از نگاه معاون قوه قضائیه

- - , .
.

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 114 تاريخ : شنبه 26 تير 1395 ساعت: 2:58

اکنون سازمان تامین اجتماعی یک سازمان بیمه‌گر اجتماعی محسوب می‌شود که ماموریت اصلی آن پوشش کارگران مزد و حقوق‌بگیر و صاحبان حرف و مشاغل آزاد و بیمه‌شدگان اختیاری است اما در این میان دولت چه تکلیفی در گسترش تامین اجتماعی دارد؟ 

امید عبدالهیان --بخش حقوق تبیان
 

سازمان تامین اجتماعی

اصل 29 قانون اساسی

اصل بیست و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیكاری، پیری، ازكارافتادگی، بی‌سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشكی به صورت بیمه و غیره را «حقی همگانی» نامیده و دولت را مكلف کرده است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمایت‌های مالی فوق را برای یك‌یك افراد كشور تامین كند. دولت برای اجرای این تکلیف خود باید اقدامات و برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دهد. این اقدامات از طریق سازمان تامین اجتماعی انجام می‌شود. این سازمان، به موجب قانون تامین اجتماعی مصوب 1354 برای اجرا و تعمیم و گسترش انواع بیمه‌های اجتماعی و استقرار نظام هماهنگ و متناسب با برنامه‌های تامین اجتماعی تشکیل شده است. اکنون سازمان تامین اجتماعی یک سازمان بیمه‌گر اجتماعی محسوب می‌شود که ماموریت اصلی آن پوشش کارگران مزد و حقوق‌بگیر و صاحبان حرف و مشاغل آزاد و بیمه‌شدگان اختیاری است. حدود 13 میلیون نفر بیمه‌شده اصلی و 5/ 2 میلیون نفر مستمری‌بگیر تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی قرار دارند که با احتساب افراد تحت تکفل آنها، جمعیتی بیشتر از 39 میلیون نفر را شامل می‌شود.
سرمایه و دارایی سازمان تامین اجتماعی متعلق به اقشار تحت حمایت در نسل‌های متوالی است.

خدمات و حمایت‌های سازمان تامین اجتماعی

گسترده‌ترین نهاد

مهلت تقدیم دادخواست، راجع به اعتراضات و شكایات از آرا و تصمیمات قطعی هیات‌ها و کمیسیون‌های زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی، 3 ماه است.

 گسترده‌ترین نهاد در عرصه نظام بیمه‌های اجتماعی در کشور سازمان تامین اجتماعی است. این سازمان خدمات خود را از طریق 2 شبکه بیمه‌ای و درمانی به بیمه‌ شدگان اصلی و تحت پوشش عرضه می‌کند. مهم‌ترین تعهدات و حمایت‌های قانونی سازمان تامین اجتماعی عبارت‌اند از: حمایت در برابر حوادث، بیماری‌ها و ایام بارداری؛ مستمری بازنشستگی؛ مستمری از کارافتادگی؛ مستمری بازماندگان؛ مقرری بیمه بیکاری؛ غرامت دستمزد ایام بیماری؛ غرامت دستمزد ایام بارداری؛ پرداخت هزینه وسایل کمک‌‌پزشکی؛ کمک‌هزینه ازدواج و کمک‌هزینه کفن و دفن. یکی از تعهدات مهم قانونی سازمان تامین اجتماعی در برابر بیمه‌شدگان اصلی و تبعی، حمایت در برابر حوادث و بیماری‌ها و حفظ سلامت آنها از طریق ارائه خدمات بهداشتی و درمان مورد نیاز در 2 بخش درمان مستقیم و غیرمستقیم است. بخش درمان مستقیم سازمان تامین اجتماعی دومین تولیدکننده درمان پس از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. در بخش درمان مستقیم، جمعیت تحت پوشش درمان سازمان به طور رایگان از خدمات مراکز درمانی متعلق به این سازمان بهره‌مند می‌شوند. فقط بیمه ‌شدگان حرفه‌ها و مشاغل آزاد مبلغی را به عنوان فرانشیز می‌پردازند. بخش دیگری از خدمات درمانی سازمان به صورت خرید خدمت تشخیصی و درمانی از مؤسسات دولتی و خصوصی تامین می‌شود.
یکی از تعهدات مهم قانونی سازمان تامین اجتماعی حمایت در برابر حوادث و بیماری‌ها و حفظ سلامت آنها از طریق ارائه خدمات است.

مرجع احقاق حق شهروندان

دیوان عدالت اداری

 شكایات، تظلمات و اعتراضات اشخاص حقیقی یا حقوقی از تصمیمات و اقدامات سازمان تامین و مؤسسات وابسته به آن یا تصمیمات و اقدامات ماموران واحدهای تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی و همچنین رسیدگی به اعتراضات و شكایات از آرا و تصمیمات قطعی هیا‌ت‌ها و کمیسیون‌های زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی مثل كمیته‌های استانی تطبیق و تشخیص مشاغل سخت و زیان‌آور و کمیسیون‌های پزشکی موضوع ماده 91 قانون تامین اجتماعی، هیات‌های تشخیص مطالبات و... منحصرا از حیث نقض قوانین و مقررات یا مخالفت با آنها در صلاحیت دیوان عدالت اداری قرار دارد. این رسیدگی‌ها، به جز پرونده‌هایی كه با صدور قرار عدم صلاحیت، از مراجع قضایی دیگر به دیوان ارسال می‌شود، مستلزم تقدیم دادخواست است که باید به زبان فارسی روی برگه‌های مخصوص تنظیم شود و شاكی باید رونوشت یا تصویر خوانا و گواهی‌شده اسناد و مدارك مورد استناد خود را پیوست کند. باید توجه داشت که مهلت تقدیم دادخواست، راجع به اعتراضات و شكایات از آرا و تصمیمات قطعی هیات‌ها و کمیسیون‌های زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی، برای اشخاص داخل كشور 3 ماه و برای افراد مقیم خارج از كشور 6 ماه از تاریخ ابلاغ رأی یا تصمیم قطعی است. پس از ارجاع دادخواست به شعبه دیوان عدالت اداری، مدیر دفتر شعبه آن را پس از تكمیل بلافاصله در اختیار قاضی شعبه قرار می‌دهد.
مهلت تقدیم دادخواست، راجع به اعتراضات و شكایات از آرا و تصمیمات قطعی هیات‌ها و کمیسیون‌های زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی، 3 ماه است.

الزام کارفرما به پرداخت حق بیمه

یک دعوی رایج

طبق بند یک ماده 4 قانون تامین اجتماعی «افرادی كه به هر عنوان در مقابل دریافت مزد یا حقوق كار می كنند» مشمول قانون تامین اجتماعی هستند

یکی از دعاوی رایج در دیوان عدالت اداری، دعوای الزام کارفرما به پرداخت حق بیمه و سازمان تامین اجتماعی به پذیرش و احتساب آن است. طبق بند یک ماده 4 قانون تامین اجتماعی «افرادی كه به هر عنوان در مقابل دریافت مزد یا حقوق كار می كنند» مشمول قانون تامین اجتماعی هستند. ماده 36 این قانون نیز مقرر می‌کند: «كارفرما مسئول پرداخت حق بیمه سهم خود و بیمه ‌شده به سازمان می‌باشد و مكلف است در موقع پرداخت مزد یا حقوق و مزایا سهم بیمه ‌شده را كسر نموده و سهم خود را بر آن افزوده به سازمان تأدیه نماید. در صورتی كه كارفرما از كسر حق بیمه سهم بیمه‌ شده خودداری كند، شخصا مسئول پرداخت آن خواهد بود. تأخیر كارفرما در پرداخت حق بیمه یا عدم پرداخت آن رافع مسئولیت و تعهدات سازمان در مقابل بیمه ‌شده نخواهد بود.» كارفرما مكلف است حق بیمه مربوط به هر ماه را حداكثر تا آخرین روز ماه بعد به سازمان بپردازد. ممکن است کارفرما به دلایل مختلفی این تکلیف را انجام ندهد یا اصولا معتقد باشد که چنین تکلیفی برعهده وی نیست. در چنین شرایطی، دعوای الزام کارفرما به پرداخت حق بیمه و سازمان تأمین به پذیرش و احتساب آن اقامه می‌شود. در صورتی که کارفرما دستگاه دولتی باشد و شخصی که برای دستگاه دولتی کار می‌کند مشمول قانون کار شود، دعوای فوق باید همزمان به طرفیت دستگاه متبوع شاکی و سازمان تامین اجتماعی مطرح شود.
در صورتی كه كارفرما از كسر حق بیمه سهم بیمه‌شده خودداری كند، شخصا مسئول پرداخت آن خواهد بود.



کارمندان به حق خود می رسند

کارمندان به حق خود می رسند

بازنشستگی با ده سال حق بیمه

بازنشستگی با ده سال حق بیمه

قــوانین روزهای استراحت

قــوانین روزهای استراحت

ابهام‌زدایی از بایدها و نبایدهای بازنشستگی

ابهام‌زدایی از بایدها و نبایدهای بازنشستگی

- - , .
.

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 98 تاريخ : جمعه 25 تير 1395 ساعت: 3:49

ازدواج موقت یا همان متعه، راه حلی است که اسلام در کنار ازدواج دائم برای زنان و مردان قرار داده است تا هم نیازهای جنسی شان را برآورده کنند و هم به بخشی از نیازهای روحی و روانی، با توجه به شرایطی که دارند، پاسخ دهند؛ در واقع ازدواج موقت راه حل شرعی برای پیشگیری از گناه است. اما مرد و زنی که با یکدیگر به صورت موقت ازدواج می کنند، دارای حقوق و تکالیفی هستند.

مسیح اقدم - بخش حقوق تبیان

متعه

عقد نکاح همین که به طور صحیح و با رعایت شرایط قانونی واقع شد، از نظر شرعی زن و شوهر بر یکدیگر حلال و محرم شمرده شده و از نظر حقوقی نیز رابطه زوجیت بین آنها برقرار است. با ایجاد رابطه زوجیت که ممکن است در نتیجه نکاح دائم یا موقت، ایجاد شده باشد، زن و مرد دارای الزاماتی هستند که در طول عقد و حتی پس از آن باید به آن پایبند باشند. اما این حقوق چیست؟

در نکاح دائم به محض انعقاد عقد نکاح، نفقه زن بر عهده شوهر است اما در نکاح موقت، مرد الزامی برای پرداخت نفقه به همسرش ندارد. مگر اینکه در عقد موقت، زن شرط کرده باشد که شوهر نفقه مشخصی را به وی بپردازد یا از ابتدا عقد به منظور دریافت نفقه منعقد شده باشد. در نکاح دائم پرداخت نفقه زن، توسط شوهر یک تکلیف قانونی است و مردی که پرداخت نفقه را ترک کند، مجازات کیفری برای وی در نظر گرفته می شود اما در نکاح موقت، این تکلیف وجود ندارد و در صورتیکه زن آن را شرط کرده باشد، به عنوان یک تکلیف و تعهد قراردادی قابل مطالبه و پیگیری است و حتی اگر در ضمن عقد نکاح موقت، پرداخت نفقه شرط شده باشد و شوهر از پرداخت آن امتناع کند، امکان تعقیب کیفری شوهر وجود ندارد.

بر اساس قانون حمایت از خانواده، زوج مکلف به ثبت ازدواج، طلاق، فسخ نکاح و رجوع از طلاق است. در ابتدای امر، الزامی برای ثبت ازدواج موقت وجود ندارد و ازدواج موقت همین که با صیغه صحیح ( فارسی یا عربی) با رعایت قید مهلت و مهریه قرائت شود، عقد جاری شده و نیازی به ثبت آن وجود ندارد. البته این تجویز قانونگذار تا جایی است که زوجه در نتیجه ازدواج موقت، باردار نشود و در صورتیکه در مدت ازدواج موقت، زن از شوهر باردار شود، قانونگذار به منظور حفظ و تقویت حقوق مادر و فرزند، زوج را مکلف به ثبت ازدواج موقت کرده است تا فرزند حاصل از این ازدواج، در آینده بتواند حقوق خود را پیگیری کند. همچنین اگر زن یا شوهر در ضمن عقد، ثبت آن را شرط کنند یا هر دو بر آن توافق کنند، در این صورت، ثبت نکاح موقت بازهم ضروری است.

در ازدواج دائم اگرچه مهریه باید قید شود اما اگر به هر دلیلی در هنگام عقد، مهریه قید نشود، عقد صحیح است و اگر تا قبل از نزدیکی، مقداری به عنوان مهریه تعیین شود که مهریه همان است و اگر تا بعد از نزدیکی مهریه تعیین نشود، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. همچنین اگر مرد زن را پیش از نزدیکی طلاق دهد، زن مستحق مهر المتعه است و اگر پس از نزدیکی طلاق دهد، زن مستحق مهرالمثل است.

در نکاح موقت، فسخ نکاح و طلاق وجود ندارد و بجای آن بذل مدت وجود دارد

مهرالمثل یعنی مهریه ای که با توجه به حال زن ازحیث شرافت خانوادگی، سایرصفات و وضعیت او نسبت به افراد نظیر او یا سایر همسران مرد و نزدیکان زن وهمچنین عرف محل زندگی وغیره تعیین می شود اما مهر المتعه میزان مهریه مشخصی است که با توجه به میزان تمکن مالی مرد، از سوی دادگاه تعیین می شود.

این احکام مربوط به نکاح دائم است اما در نکاح موقت، اگر مهریه ضمن عقد قید نشود، عقد باطل است و بعد از عقد امکان تعیین مهریه یا امثال آن وجود ندارد.

در نکاح موقت، از ابتدا باید مدت عقد( اعم از یک یا چند ساعت، یک یا چند روز، یک یا چند ماه و یک یا چند سال) و نیز میزان مهریه به طور روشن و دقیق قید شود و الا عقد باطل است.

در نکاح موقت، چه مرد با زن نزدیکی بکند و چه نزدیکی نکند، باید تمام مهریه تعیین شده را به زن بپردازد. البته اگر مرد پیش از نزدیکی، تمام مدت را به زن بذل کند، در این صورت، باید تنها نیمی از مهریه مشخص شده را بپردازد.

در نکاح دائم، مدیریت و ریاست خانواده، از خصایص مرد شمرده شده است و زن باید از شوهر خود اطاعت کند. زن باید در منزلی سکونت کند که شوهر تعیین کرده و نیز مرد در صورتیکه شغل زن را مخالف حیثیت خانوادگی قلمداد کند، می تواند از ادامه کار زن جلوگیری کند. حتی زن برای خروج از منزل باید از شوهر خود اجازه بگیرد اما در نکاح موقت، این احکام جاری نیست؛ زن تکلیفی به تبعیت از شوهر ندارد و می تواند بدون اجازه وی از منزل خارج شود. مرد هم نمی تواند از ادامه شغل زن جلوگیری کند.

در نکاح موقت، اگر مهریه ضمن عقد قید نشود، عقد باطل است و بعد از عقد امکان تعیین مهریه یا امثال آن وجود ندارد

البته ازدواج موقت یا متعه، چون از ابتدا بر مبنای استمتاع طرفین از یکدیگر بسته می شود، زن و شوهر باید با یکدیگر حسن معاشرت داشته باشند و زن بدون مانع شرعی نمی تواند از ایفای وظایف زناشویی خودداری کند، مگر اینکه در ضمن عقد نکاح موقت، عدم نزدیکی را شرط کرده باشد که شرط صحیح است و مرد حق نزدیکی با زن را ندارد ودر این صورت تنها زن و شوهر باید یکدیگر محرم محسوب می شوند.

در ازدواج دائم، نکاح در سه صورت از بین می رود: طلاق، فسخ نکاح و فوت طرفین! اما در نکاح موقت، فسخ نکاح و طلاق وجود ندارد و بجای آن بذل مدت وجود دارد. همانطور که در نکاح دائم، اختیار طلاق با مرد است، اختیار بذل مدت در متعه هم با مرد است. در واقع با انعقاد عقد نکاح موقت، زن مالکیت مهریه تعیین شده و مرد هم حق برخورداری از مدت تعیین شده را دارد. حالا اگر قرار باشد، عقد نکاح موقت، در مدت زمان کمتری به اتمام برسد، این حق مرد است که مدت را به زن خود بذل کند یا بذل نکند.


منابع: میزان، حمایت

- - , .
.

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 122 تاريخ : پنجشنبه 24 تير 1395 ساعت: 10:57

نگاه مجزایی به وضعیت حقوقی وکیفری جرائم جنسی درقوانین وجودندارد. اثبات وقوع جرائم جنسی درمحاکم سخت وخلاء قانونی تحت عنوان«جرائم جنسی» وجوددارد درحالیکه فریب درازدواج علت بسیاری از تجاوزهاست.

بخش حقوق تبیان

تجاوز

ازدواج یکی از حیاتی ترین تصمیمات در زندگی هر فرد است که بیشترین تاثیرات را در روحیه افراد دارد. طبق آمارها ۱۲ میلیون جوان ایرانی در آستانه ازدواج هستند که به دلایل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بسیاری از آنان حاضر به ازدواج نیستند. متاسفانه و با توجه به برخی از نگرشها عده ای از جوانان اقدام به برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف پیش از ازدواج می کنند که این مسئله طبق گفته کارشناسان، تبعات بسیار زیاد روانی و اجتماعی برای آنان به همراه دارد.

تعزیری که در جرائم جنسی مطرح است به هیچ وجه مسئولیت پذیری را برای بزهکار به همراه نمی آورد

بر اساس ارسال برخی گزارش ها به پلیس و همچنین تشکیل پرونده های مختلف در محاکم قضایی، برخی از این روابط خارج از عرف به درگیری و اعمال شکایت و حتی قتل یکی از طرفین منجر شده است. در برخی از این روابط نیز بر اساس قول و قرارهای واهی و پوچی که مطرح می شود یا بر اساس رضایت و یا به دلیل فریب در ازدواج، رابطه عاطفی به برقراری رابطه خارج از عرف ختم می شود. برخی از جوانان سودجو از غفلت طرف مقابل سوءاستفاده کرده و دست به تجاوز می زنند. اما در قانون و حقوق اسلامی، جرائم جنسی به دو دسته تقسیم می شوند که یا با رضایت طرفین است که از نظر شرع و قانون خلاف دانسته می شود و یا جرائم جنسی به عنف که فاقد عنصر رضایت است.

نکته قابل تامل این است که جرائم جنسی دسته ای از جرائمی است که تاثیر مستقیمی از شرایط اجتماعی محل وقوع جرم می گیرد. در میان انواع این جرائم، تجاوز و برقراری رابطه جنسی مسئله ای است که تاثیر آشکاری بر وضعیت قربانیان دارد. قانون نیز متناسب با این مسئله مجازات ها و تعریف هایی، هرچند کوتاه و مختصر از جمله مجازات ۹۹ ضربه شلاق  و در برخی موارد، اعدام را تعیین کرده است.

محمد فرجی ها، مدیرگروه حقوق کیفری دانشگاه تربیت مدرس در همین رابطه و در خصوص نگاه قوانین موجود به جرائم جنسی گفت: در قانون مجازات اسلامی سرفصل مشخصی تحت عنوان جرائم جنسی نداریم و این کمبود، به خلاءقانونی تعبیر می شود. با این حال مواردی تحت عنوان زنا، لواط و اعمال منافی عفت وجود دارد و این نقد به قانون گذار مطرح است و جرائم جنسی به شکل خاص و یکجا در قانون به رسمیت شناخته نشده است.

وی با اشاره به وضعیت پیگیری شکایت های جرائم جنسی گفت: خلاءهای قانونی و اینکه در این خصوص عناوین مجرمانه نداریم، باعث می شود که به شکایت قربانیان بعد از ثبت شکایت رسیدگی نشود. شاید تصور قانون گذار این بوده است که اگر عنوانی باشد به معنای به رسمیت شناختن این جرائم است.

این استاد حقوق افزود: این مسئله که اگر سرفصلی مجزا برای این جرم در نظر گرفته شود، قبح این اعمال از بین می رود پذیرفته نیست بلکه به ضرر قربانیان جرائم است.

مدیر گروه حقوق کیفری دانشگاه تربیت مدرس اظهار داشت: با این حال با نگاه عدالت ترمیمی می توان به جرائم جنسی نگاه کرد. در حال حاضر خوشبختانه در ظرفیت قانون آیین دادرسی کیفری و در ماده ۱۰۲ قانون، رسیدگی به جرائم منافی عفت مطرح شده است.تحقیقات جنایی در این جرائم موکول به شکایت شاکی خصوصی است و تا شاکی خصوصی نباشد تحقیقات جنایی آغاز نمی شود.

وی افزود: این ماده، تبصره و ظرفیت هایی برای صلح و سازش را به همراه دارد و قربانی جرائم جنسی می تواند صلح و سازش را هم بررسی کند.

این استاد دانشگاه تربیت مدرس در خصوص وضعیت رسیدگی به پرونده های جرائم جنسی در دادگاه ها گفت: در حال حاضر رسیدگی رسمی و رسیدگی در سیستم دادگستری به جرائم جنسی وضعیت مطلوبی ندارد. حتی مدعیان و قربانیان واقعی توان اثبات جرم را در نهادهای رسمی ندارند.

وی تصریح کرد: نقد دیگری به قانون مجازات و آیین دادرسی وجود دارد و آن این است که دادسرا از رسیدگی به جرائم منافی عفت منع شده است.این مسئله مشکلاتی از جمله اینکه قربانی از حمایت دادستان و دادسرا برخوردار نباشد، را به همراه دارد.

فرجی ها افزود: مشکل دیگر، این که قربانی باید مستقیم به دادگاه کیفری یک رفته و پیش تعدادی از قضات مرد ثابت کند که به وی تجاوز شده است و همین مسئله هم باعث شده است که بسیاری از قربانیان از بیان واقعه و جزئیات آن منصرف شوند.

مدیرگروه حقوق کیفر دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه دادگاه ها زیر بار حکم اعدام نمی روند، اظهار داشت: بسیاری از تجاوزها منجر به صدمات جسمی نیست و اثبات آن سخت است. در برخی از موارد افراد به پزشکی قانونی معرفی می شوند و احراز عنف اثبات می شود و گاهی هم مشاهده می شود که دادگاه کیفری زیر بار احراز تجاوز به عنف نمی رود چرا که اگر احراز به عنف ثابت شود، باید حکم دادگاه اعدام باشد.

این حقوقدان با اشاره به این خلاءقانونی گفت: اگر قانون گذار شکل خاصی از تجاوز را مستوجب اعدام می دانست و قضات آن را به رسمیت می شناختند، مسئله مجازات ها فرق می کرد.

فرجی ها با انتقاد از اینکه تفکر مردانه در محاکم کیفری وجود دارد، گفت: تفکر محاکم کیفری که برداشتی از عنف دارند، زنانه نیست و با این وضعیت بسیاری از قربانیانی که به آنها تجاوز شده است، در معرض روابط نامشروع قرار می گیرند و چون روابط جنسی را مبتنی بر رضایت می دانند، جرم، جنسی محسوب می شود و در این راستا سیاست قانون گذار بر بزه پوشی است.

وی در خصوص مجازات جرائم جنسی هم گفت: تعزیری که در جرائم جنسی مطرح است به هیچ وجه مسئولیت پذیری را برای بزهکار به همراه نمی آورد. در مجازات این جرائم، شلاق مطرح است که به هیچ وجه جبران خسارت نمی کند و از سویی هم اهداف کیفری را محقق نمی کند.

وی با بیان اینکه در جرائم جنسی پاسخ های قانون سفید و سیاه است، گفت: پاسخ تعزیری قانون، یا اعدام یا شلاق است و به هیچ عنوان ایجاد مسئولیت نمی کند و به نظر می رسد که این بحث از قانون مجازات، متناسب با سایر بخشهای قانون پیش نرفته است و قانون گذاری مسئولانه نیست.

این مسئله که اگر سرفصلی مجزا برای این جرم در نظر گرفته شود، قبح این اعمال از بین می رود پذیرفته نیست بلکه به ضرر قربانیان جرائم است

فرجی ها با تاکید بر اینکه رویکرد عدالت ترمیمی می تواند این خلاء قانونی را پر کند، افزود: بسیاری از پرونده های تجاوز به علت فریب  دادن در ازدواج است و در اکثر کشورها می گویند اگر رضایت به برقراری رابطه جنسی از طریق فریب باشد، تجاوز صورت گرفته و به نوعی جرم رخ داده است.

وی خطاب به جوانان هم گفت: تمامی جوانان به ویژه دختران در آستانه ازدواج بهتر است به این هشدار ها توجه کرده و فریب هر قول و قراری را قبل از ازدواج نخورند.


منبع: مهر

- - , .
.

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 115 تاريخ : پنجشنبه 24 تير 1395 ساعت: 10:57

در قوانین موجر و مستاجر هیچ تقسیمی میان اجاره اماکن مسکونی و تجاری وجود ندارد اما قوانینی که در فاصله سال های 1356 و 1376 تصویب شده است عملا باعث شده است که قراردادهای اجاره ای که در این سال ها به تصویب رسیده را بتوان به دو بخش مسکونی و تجاری تقسیم کرد و قانون حاکم بر آنها را بررسی کرد.

مسیح اقدم - بخش حقوق تبیان

سرقفلی

در مورد اماکن تجاری موضوع راحت تر است چرا که برعکس اجاره اماکن مسکونی قانونی که حاکم بر اجاره محل های تجاری بوده در سال1356 تصویب شده و تا 1376 ادامه داشته و در این سال با قانون جدیدی جایگزین شده است.  اما برای اطلاع بیشتر لازم به ذکر است که اجاره اماکن مسکونی تا سال 1362 تابع قانون 1356 بود، سپس در این سال قانون جدیدی به تصویب رسید که تنها شامل اماکن مسکونی بود و تا سال 1376 که قانون عام روابط موجر و مستاجر سال 1376 به تصویب رسید حاکم بود.

قانون سال 1356 تا سال 1376 در مورد اماکن تجاری حاکم بوده است. تمام قوانینی که در حال حاضر در مورد اماکن تجاری هستند عبارتند از قانون 56 و قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 76 و مقررات قانون مدنی در باب اجاره و آیین نامه اجرایی قانون سال 76 این که اجاره ای شامل کدام قانون می باشد.

سرقفلی همان حق کسب و پیشه و تجارت است با این تفاوت که حق کسب قبل از سال 1376به مرور زمان به ملک تعلق می گرفت ولی سرقفلی با پرداخت مبلغی ایجاد می شود

در مجموع از این قانون ها این استنباط می شود اولا که هر قرارداد اجاره ای که قبل از سال 76 بسته شده است مشمول قانون سال 56 می باشد، دوم اینکه هر قرارداد اجاره ای که بعد از سال 76 بسته شده است اما تمدید اجاره ای است که شروع آن قبل از سال 76 بوده چون تمدید اجاره قبلی است مشمول قوانین سال 56 خواهد بود اما بعد از سال 76 هر قرارداد اجاره ای که بسته شود مشمول قانون سال 76 است.

یک اصطلاح خاص قانونی در این مورد وجود دارد که می گوید قانون خاص قانون عام را نسخ می کند و در مورد موضوع مذکور یعنی مقررات قانون مدنی هرجا بین مندرجات با این قوانین تعارض نداشته باشد حسب مورد بر اساس قانون مدنی رفتار خواهد شد.

قانون سال 56 در مورد اجاره اماکن تجاری می گوید انقضای مدت دلیل بر تخلیه نیست یعنی هر گاه مدت اجاره تمام شد موجر نمی تواند مستاجر را بیرون کند و موجر باید برای تخلیه مستاجر دلیل داشته باشد که این دلایل عبارت اند از:

- انتقال به غیر: جایی که مستاجر حق انتقال به غیر را نداشته باشد اما آن جا را انتقال دهد موجر می تواند با این دلیل مستاجر را بیرون کند.

- جایی که مستاجر شغل مورد توافق را عوض کند؛ یعنی در قرارداد می گویند از این ملک برای این شغل استفاده می شود اما مستاجر آن شغل را تغییر دهد موجر می تواند با این دلیل مستاجر را از ملک اجاره داده شده بیرون کند.

- جایی که مستاجر در مورد اجاره زیاده روی و کوتاهی کند یا پا را از حد مستاجر فراتر گذارد به طور مثال دیواری را در ملک جابه جا کند یا دیواری بگذارد.

- نپرداختن اجاره بها نیز یکی از دلایل دیگری است که موجر می تواند اگر مستاجر اجاره بها را نپرداخت برای بیرون کردن او اقدام کند و با سه بار اخطار کتبی موجر به موجب اظهارنامه بعد از ابلاغ واقعی اجاره بها را نپردازد و در صورتی که موجر اقامه دعوای تخلیه کند دادگاه حکم به تخلیه خواهد داد، یعنی تا قبل از صدور حکم مستاجر می تواند اجاره بها را بپردازد و در نتیجه دعوا رد خواهد شد.

- اگر موجر نیاز شخصی داشته باشد نیز دادگاه حکم تخلیه خواهد داد؛

- اگر ملک در شرف خرابی باشد و موجر از شهرداری پروانه ساختمان گرفته باشد، یعنی تشریفات نوسازی را انجام داده باشد حق اقامه دعوای تخلیه را دارد.

- جایی که موجر از مستاجر درخواست تنظیم سند رسمی کند اما مستاجر این کار را نکند موجر حق اقامه دعوای تخلیه را دارد و مستند موارد گفته شده را می توان در مواد 10، 14 و 15 قانون سال 1356 یافت.

سرقفلی را قانون گذار در قانون سال 56 علاوه بر حق کسب و پیشه و تجارت در  نظر گرفت اما بعضی ها به اشتباه این دو را با هم یکی می دانند. منظور از سرقفلی پولی است که ابتدای اجاره مستاجر به موجر می دهد و موجر مالک آن مبلغ خواهد بود که تفاوت آن با پول پیش این است که پول پیش حالت امانت را نزد موجر دارد و به عنوان قرض الحسنه است اما سرقفلی متعلق به خود مالک است ولی حق کسب و پیشه بهای شهرت تجاری و معروفیت و آبادانی است که مستاجر در ملک ایجاد می کند یعنی قانون گذار برای عملیاتی که موجر در جایی انجام می دهد حق و ارزش مالی قرار داده است.

به نظر این دو ماهیت حقوقی متفاوت نیز دارند. موجری که می رود و درخواست تخلیه می کند حسب مورد باید پولی را در بعضی جاها بپردازد. موجر در تمامی موارد باید حق کسب و پیشه را به مستاجر بپردازد اما در مورد حق سرقفلی در احداث بنای جدید و نیاز شخصی خود موجر و بستگان موجر در تعدی و تفریط باید تمام سرقفلی را بپردازد تا حکم تخلیه بگیرد اما در مورد عدم پرداخت اجاره بها و تغییر شغل هیچ پولی بابت سرقفلی لازم نیست بپردازد که این خود نوعی مجازات مدنی مستاجر متخلف است.

در مورد انتقال به غیر هم باید نصف سرقفلی را در مورد انتقال به غیر بپردازند همان طور که تبصره 1 ماده 19قانون مالک و مستاجر 56 می گوید.

نکته مهم دیگر این است که طبق ماده 30 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 56 هرگونه شرط و قرار بین طرفین بدون رعایت محتویات سال 56 از اعتبار ساقط است؛ یعنی مستاجر و موجر نمی توانند شرط کنند که مستاجر از حق کسب و پیشه برخوردار نیست یا این که شرط کنند که مستاجر بعد از یک سال ملک را تخلیه کنند یا چنین شرطی بگذارند که اگر اجاره را یک ماه نداد فوری تخلیه کند.

نکته دیگر این است که هرجایی که (مستاجر حق انتقال به غیر را ندارد) فردی ملکی را اجاره کرده است و دیگر توان ندارد و به دلیلی دیگر نمی تواند در آن ملک کار کند در این جا برای این که حق از بین نرود و فرد با اعمال مجازات مدنی مواجه نشود ماده 19 قانون روابط مالک و مستاجر سال 56 به آن اشاره کرده است تحت عنوان تجدید انتقال منافع فرد مربوطه می تواند از دادگاه درخواست کند.

این قانون فقط شامل وقتی نمی شود که رابطه در قالب عقد اجاره است و هر چند گفته شده موجر و مستاجر طرفین این قانون اند بلکه شامل تمام مواردی است که منافع ملکی در اختیار کسی گذاشته می شود.

اگر چه قانون سال 1356 در مورد اماکن تجاری تا سال 1376 به اجرا درآمد اما در مورد اماکن مسکونی تنها تا سال 1362 اجرا شد و در این سال توسط قانونی که بر اجاره محل های مسکونی حکومت داشت نسخ شد. تمام مقررات قانون مقررات سال 56 که به اجاره محل مسکونی است به موجب قانون موجر و مستاجر سال 62 نسخ شده است بنابراین هرجا کلمه اجاره محل سکنی است نسخ شده است.

قانون روابط موجر در تمام شهر ها اجرا نمی شود و فقط در شهرهایی که مشمول ماده 31 قانون سال 56 می شود؛ این قانون اجرا می شود. بنابراین نقاطی که قانون روابط مالک و مستأجر مصوب خرداد ۱۳۳۹ در آن نقاط به مرحله اجرا گذاشته شده است یا وزارت دادگستری با جلب نظر وزارت مسکن و شهرسازی و لزوم اجرای آن را آگهی کند مشمول قانون 56 می شدند و در سایر نقاط رابطه موجر و مستاجر براساس قوانین و مقررات عمومی بود.

در این مورد قانون سال 56 را داریم و قانون جدید را که در سال 72 به بعد تصویب شده است. باید دانست که قوانینی که در سال 56 در مورد روابط مالک و مستاجر بوده است به دلیل این که تا قبل از

سرقفلی را قانون گذار در قانون سال 56 علاوه بر حق کسب و پیشه و تجارت در  نظر گرفت اما بعضی ها به اشتباه این دو را با هم یکی می دانند

 دهه 50 به خاطر کمی ارزش املاک کسی مایل به اجاره ملک نبود و بیشتر مستاجرها زیان می دیدند به خاطر منافعی که برای موجر وجود داشت از این رو قانون گذار بیشتر قوانین را به نفع مستاجر گذاشت اما این قانون از سال 72 به بعد دستخوش تغییراتی شد.

در سال 56 اگر ملکی برای منظور تجاری اجاره داده می شد چه سرقفلی داده می شد و یا نه، سرقفلی به ملک تعلق می گرفت و حق کسب و پیشه نیز به مستاجر تعلق می گرفت اما از سال 56 به بعد قراردادهای اجاره همه تابع قرارداد هستند. اگر در قرارداد سرقفلی یا حق کسب و پیشه برای مستاجر در نظر گرفته می شد این حق به مستاجر تعلق می گرفت و اگر در سند این حق نوشته نشده باشد سرقفلی به فرد تعلق نمی گرفت.

البته باید دانست که سرقفلی را در قانون مالک و مستاجر نداشته ایم بلکه این به کار بردن کلمه سر قفلی در این قانون ابتدا در قانون شهرداری ها بوده است و این کلمه عبارت است از مالی که در بدو اجاره به مالک پرداخت می شود و ذاتا قایم و متکی به محل است و متضمن هیچ نوع شهرت تجارتی یا توجه خاص و استقرار یافته مشتریان نمی باشد. به عبارتی، اعم و اهم حق سرقفلی تابع موقعیت و مرغوبیت محلی، کیفیت بنا و تجهیزات به کار گرفته شده در عین مستاجره است.

حق کسب و پیشه حقی است که در نتیجه سازمان دهی و اداره یک شغل یا حرفه در اجتماع یا از توجه خاص و استقرار یافته مشتریان از سازمان دهی رفتار صحیح مستاجر حاصل می شود. به عبارتی، حق کسب و پیشه هر منفعت یا مزیتی است که مستاجر در یک رشته کسبی در ارتباط با مشتریانش دارد و این حقوق تدریجی الحصول صرفا در حق مستاجر از سوی مقنن و اجتماع به شکل آمره مورد حمایت قرار می گیرد و مبلغ و میزان حق کسب و پیشه به حسن شهرت مستاجر و مدت تصرف و ایجاد رونق در محل بستگی دارد.

سرقفلی همان حق کسب و پیشه و تجارت است با این تفاوت که حق کسب قبل از سال 1376به مرور زمان به ملک تعلق می گرفت ولی سرقفلی با پرداخت مبلغی ایجاد می شود. شایان ذکر است اگر کسی سال 1375 یکسال قبل از سال 1376 که سال تصویب قانون موجر مستاجر است ملک تجاری را اجاره کند اکنون جهت تخلیه قانون 1356 حاکم بوده و حق کسب مالک تا زمان تخلیه به ملک تعلق می گیرد.

قراردادهایی که قبل از سال 1376 در مورد اماکن تجاری به تصویب رسیده اند تابع قانون موجر و مستاجر سال 1356 هستند اما قراردادهای منعقده بعد از سال 1376 چه تجاری باشند و چه مسکونی تابع قانون موجر و مستاجر سال 1376 هستند.


منابع: مهداد، جام جم آنلاین

- - , .
.

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 24 تير 1395 ساعت: 10:57

کمی بیش از 14 سال پیش مقام معظم رهبری در سالی که مزین به نام «رفتار علوی» شده بود، فرمان 8 ماده ای مبارزه با فساد اقتصادی و مالی را خطاب به سران قوا صادر کردند. در این فرمان که همواره به عنوان منشور مبارزه با فساد از آن نام برده می  شود، راهبردهای کلان مبارزه با فساد اقتصادی و مالی با رویکرد همه  جانبه و نظام  یافته از سوی مقام معظم رهبری ارائه شده است در ادامه این فرمان و مواد آن را بررسی می کنیم.

روشنک محمدی - بخش حقوق تبیان

رهبری
مرقومه رهبری برای یک همایش

آذرماه سال گذشته در همایش ملی ارتقای سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد نامه ای از مقام معظم رهبری قرائت شد که نکاتی را در برداشت و نشان از نارضایتی ایشان نسبت به اقدامات انجام شده در خصوص مبارزه با فساد اقتصادی است، این نکات عبارتند از: فی نفس اهتمام آقایان به امر مبارزه با فساد را تحسین می کنم ، لکن این سمینار و امثال آن بناست چه معجزه ای کند؟
مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟
توقع من این است که چه با سمینار و چه بدون سمینار، تصمیمات قاطع و عملی و بدون هرگونه ملاحظه ای بگیرند و اجرا کنند.
چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمی گیرد که نتیجه را همه به طور ملموس مشاهده کنند؟

هشت ماده
 ماده اول

در مبارزه با مفسدان تسامح نکنید

با آغاز مبارزه جدی با فساد اقتصادی و مالی یقینا زمزمه ها و به تدریج فریادها و نعره های مخالفت با آن بلند خواهد شد. موارد زیر را به خاطر داشته باشید: 1- این مخالفت ها عمدتا از سوی کسانی خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر می شوند و طبیعی است بد دلانی که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا ساده دلانی که از القایات آنان تاثیر پذیرفته اند با آنان هم صدا شوند.  2- این مخالفت ها نباید در عزم مسئولان تردید بیفکند. 3- به مسئولان خیر خواه در قوای سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد به نوعی هم دستی با فاسدان و مفسدان است. 4- اعتماد عمومی به دستگاه ها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهد.

ماده دوم

مبارزه با مفسدان موجب امنیت فضای اقتصادی است

ممکن است کسانی به خطا تصور کنند که مبارزه با مفسدان و سوء استفاده کنندگان از ثروت های ملی موجب ناامنی اقتصادی و فرار سرمایه ها است؛ به این اشخاص تفهیم کنند که: 1- این مبارزه موجب امنیت فضای اقتصادی و اطمینان کسانی که می خواهند فعالیت سالم اقتصادی داشته باشند.2- تولید کنندگان این کشور خود نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالم اند.

ماده  سوم

کار مبارزه را به افراد مطمئن بسپارید

توصیه هایی که به کمک آنها می توان کار مبارزه با فساد را براساس برنامه پیش برد عبارتند از: 1- کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوه قضاییه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید.
2- دستی که می خواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد.
3- کسانی که می خواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.
ماده چهارم

ضربه عدالت باید قاطع  ولی درعین حال دقیق  و  ظریف باشد

ممکن است کسانی به خطا تصور کنند که مبارزه با مفسدان و سوء استفاده کنندگان از ثروت های ملی موجب ناامنی اقتصادی و فرار سرمایه ها است؛ به این اشخاص تفهیم کنند که: 1- این مبارزه موجب امنیت فضای اقتصادی و اطمینان کسانی که می خواهند فعالیت سالم اقتصادی داشته باشند.2- تولید کنندگان این کشور خود نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالم اند

برای اینکه مبارزه با فساد های اقتصادی از مبانی درست بوده و به اهداف مورد نظر نیز برسد راهکارهایی وجود دارد و باید و نبایدهایی را باید رعایت کرد، که اهم آنها برابر فرمان مقام معظم رهبری عبارتند از:  1- ضربه عدالت باید قاطع ولی در عین حال دقیق و ظریف باشد. 2- متهم کردن بی گناهان یا معامله یکسان میان خیانت و اشتباه یا یکسان گرفتن گناهان کوچک با گناهان بزرگ جایز نیست. 3- مدیران درستکار و صالح و خدمتگزار نباید مورد سوءظن و در معرض اهانت قرار گیرند. 4- چه نیکو است که تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد وظیفه ای مهم شناخته شود.
ماده پنجم

شناسایی نقاط دچار آسیب در گردش مالی

بخش های مختلف نظارتی در سه قوه باید با همکاری صمیمانه نقاط دچار آسیب در گردش مالی و اقتصادی کشور را به درستی شناسایی کنند و مسئولان آسیب زدایی در هر مورد را یاری رسانند. این بخش ها عبارتند از: 1- سازمان بازرسی کل کشور 2- دیوان محاسبات 3- وزارت اطلاعات 4- محاکم قضایی

ماده ششم

وظایف وزارت اطلاعات در شناسایی نقاط آسیب پذیر

وظایف وزارت اطلاعات در مبارزه با فساد اقتصادی عبارت است از: 1- پوشش اطلاعاتی نقاط آسیب پذیر در فعالیت های اقتصادی دولتی کلان. این نقاط شامل : معاملات و قراردادهای خارجی، سرمایه گذاری های بزرگ، طرح های ملی، مراکز مهم تصمیم گیری اقتصادی و پولی کشور 2- یاری رساندن به دولت و دستگاه قضایی در تحقق سلامت اقتصادی. 3- ارائه گزارش منظم و مستمر به رئیس جمهوری.

ماده هفتم

در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضی دیده شود

در بسیاری از موارد اهداف و برنامه ها به خوبی پیش می روند اما تبعیض هایی که رخ می دهد برنامه را با شکست مواجه می کند به همین دلیل رهبر انقلاب در بنده هفتم فرمان خود توصیه هایی دارند که از این مورد جلوگیری می شود: 1- در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضی دیده شود. 2- هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود.3- هیچ شخص یا نهاد نمی تواند با عذر انتساب به این جانب یا دیگر مسئولان کشور خود را از حساب کشی معاف بشمارد. 4- با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.

ماده هشتم

با این امر مهم نباید به گونه شعاری  تظاهر گونه رفتار شود

مواردی که در حوزه اطلاع رسانی و آگاهی دهی در حوزه مفاسد اقتصادی باید به  آنها توجه کرد عبارتند از: 1- با این امر نباید به گونه شعاری تبلیغاتی و تظاهر گونه رفتار شود.  2- به جای تبلیغات باید آثار و برکات عمل مشهود شود . 3- به جای پرداختن به ریشه ها و ام الفسادها به سراغ ضعفا و خطاهای کوچک نروید. 4- نقاط اصلی را رها نکنند.  5- هر گونه اطلاع رسانی به افکار عمومی باید به دور از اظهارات نسنجیده و تبلیغات گونه باشد. 6- حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومی را در نظر داشته باشید. 


اخطار قوه ی قضایه به مقامات!

اخطار قوه ی قضایه به مقامات!

عدالت؛ توپی میان دستگاه ها

عدالت؛ توپی میان دستگاه ها

برابري افراد دربرابر قانون

برابري افراد دربرابر قانون

توسعه قضایی در ثبت اسناد و املاک

توسعه قضایی در ثبت اسناد و املاک

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 17 تير 1395 ساعت: 8:49

قانون اگر اجرا شود اوضاع خیلی هم سخت نیست

الهه حبیبــی - بخش حقوق تبیان

بنیاد بیماری های خاص

خاص بودن بیماری ایران با افزایش هزینه‌های درمان گره‌خورده است. این هزینه‌های مادی و معنوی را افرادی لمس و درک می‌کنند که خودشان به یک نوع بیماری خاص مبتلا باشند. بر اساس آمارهای رسمی، حدود 130 هزار بیمار خاص در کشور داریم اما این تعداد فقط آمار بیماران خاصی است که دولت آنها را شناسایی کرده؛ در حالی که برخی بیماران خاص در کشور تحت پوشش و حمایت هیچ نهاد دولتی قرار ندارند و به همین دلیل، آمار دقیقی از تعداد بیماران شناسایی نشده در دسترس نیست. در ادامه قوانین حمایتی این قشر را بررسی می‌کنیم.

همه بیماری‌های خاص و صعب‌العلاج

بیماری‌های خاص 

> دیالیز
> تالاسمی
> هموفیلی    > ام اس 
بیماری‌های صعب‌العلاج 
> پیوند اعضا   > سرطان ها > نقص ایمنی مادرزادی  
>  هپاتیت  > بیماری های شدید روانی
>  مشکل دستگاه ایمنی بدن مادر زادی

ویژگی‌های بیماری‌های خاص 

> صعب‌العلاج و غیرقابل درمان است
> تا آخر عمر تحت مراقبت‌های خاص است
> هزینه‌های درمان بسیار گران قیمت است

طرح‌های حمایتی از بیماران خاص 

> افزایش 66 درصدی سقف بیمه‌ها
> تشکیل فراکسیون حمایت از بیماران خاص در مجلس شورای اسلامی

سه مصوبه هیات دولتی 

>رایگان شدن درمان بیماران خاص
>بیمه شدن رایگان بیماران
>  پیشگیری از تالاسمی

دستورالعمل‌های برنامه تحول نظام سلامت

بر اساس آمارهای رسمی، حدود 130 هزار بیمار خاص در کشور داریم اما این تعداد فقط آمار بیماران خاصی است که دولت آنها را شناسایی کرده؛ در حالی که برخی بیماران خاص در کشور تحت پوشش و حمایت هیچ نهاد دولتی قرار ندارند و به همین دلیل، آمار دقیقی از تعداد بیماران شناسایی نشده در دسترس نیست

>  این دستورالعمل دربرگیرنده ضوابط و مقررات مربوط به برنامه تحول نظام سلامت است.
>  هدف کلی آن حفاظت مالی از بیماران نیازمند در برابر هزینه‌های كمرشكن سلامت است.
> ارکان اجرای آن شامل موارد زیر است:
1- ساختار اجرایی: وزارت بهداشت، دانشگاه علوم پزشكی
2- كمیته تعیین بیماری‌های ویژه
> جمعــیت هـــدف عـبارت است از:
1- تمام اتباع ایرانی كه حداقل به یكی از بیماری‌های ویژه اعلام شده را داشته باشند.
2- تمام اتباع ایرانی كه مبتلابه بیماری غیر ویژه باشند و براساس ارزیابی مددكاری نیازمند حمایت مالی باشند.

شرایط بازنشستگی بیماران خاص 

> داشتن حداقل 30 سال سابقه خدمت برای مشاغل غیرتخصصی
> داشتن حداقل 35 سال سابقه برای مشاغل تخصصی با تحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد و بالاتر
> درخواست کارمند برای سنوات بالاتر از 30 سال
> حداقل 60 سال سن و سابقه 25 سال خدمت با 25 روز حقوق

دستگاه‌های حامی بیماران خاص

> وزارت رفاه و تأمین اجتماعی 
وظایف:             بیمه‌ای       توان‌بخشی       امدادبخشی
>  وزارت بهداشت

محدودیت‌های استخدام

> استخدام در آموزش ‌و پرورش
>  ستخدام در نیروهای مسلح

مصوبه رایگان شدن درمان بیماران خاص 

> پیوندی کلیه و مغز استخوان
> بستری بیماران خاص در بخش‌های ICU و NICU
> تالاسمی هموفیلـــی دیالیــــزی 100 درصد تخفیف
> بیماران ام‌اس90 درصد تخفیف
نکته: بیماری مانع استخدام نیست بلکه معافیت پزشکی این اشخاص یا قید «ضرورت صحت مزاج و توانایی انجام کار» است که مانع استخدام می‌شود.
نکته: نسخه‌های دارویی تا سقف ریالی مشخص توسط داروخانه‌ها پذیرفته می‌شود، نسخ بالاتر پس از تأیید اداره كل بیمه سلامت استان پرداخت خواهد شد.
25000  بیمار دیالیزیی دركشور وجود دارد.
24000  بیمار پیوندی دركشور وجود دارد.
18000  بیمار تالاسمی دركشور وجود دارد.
42000  نفر در ایران ام اس دارند.
17000  هموفیلی در كشور وجود دارد.
نکته: تاکنون 115هزار و 806 بیمار خاص و صعب‌العلاج  شناسایی شده‌اند.
کارگران: بیماران خاص کارگر، به ‌شرط پرداختن 20 سال سابقه کار و حداقل 42 سال سن و شرط پرداخت حق بیمه با تأیید کمیسیون‌های پزشکی می‌توانند با 30 روز حقوق بازنشسته شوند.


بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 16 تير 1395 ساعت: 9:33

دکتر سید محمود کاشانی حقوقدان، وکیل دادگستری و استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی به تحلیل حقوقی طرح شهرداری تهران برای انتقال زندانهای داخل شهر به حومه پرداخت.

بخش حقوق تبیان

کاشانی

این حقوقدان نوشت: چندی است تبلیغاتی از سوی محمد باقر قالیباف برای انتقال زندان اوین به بیرون از شهر در رسانه ها به راه افتاده و متأسفانه پاره ای از مقامات قضایی هم در این تبلیغات با او هم آوا شده اند. (1)

زندان اوین با سرمایه گذاری بزرگی از سوی دولت در طول مدت 8 سال ساخته شد و در سال 1350 فعالیت آن آغاز گردید. درباره زندان «عادل آباد» شیراز هم که داخل شهر واقع شده همین تبلیغات به راه افتاده است.

این زندان در اوایل دهه 50 در شیراز به بهره برداری رسید و از زندان های مجهّز کشور است که با سرمایه گزاری های بزرگی در ساخت و تجهیز آن در اختیار دادسراها و دادگاه های کیفری این شهر است.

زندان ها و ساختمان های انتظامی و امنیتی بخش جدایی ناپذیری از تأسیسات دولتی در شهرها هستند. وجود بازداشت گاه ها در کنار دستگاه های انتظامی، دادسراها و دادگاه ها از نیازهای گریز ناپذیر انجام وظایف مراجع دادگستری و حفظ امنیت عمومی در شهرها در ایران و در همه کشورهای جهان هستند.

با توجه به افزایش شدید بزهکاری در پی افزایش جمعیت شهری، ویران کردن تأسیسات عظیم زندان اوین که نیاز قطعی حفظ نظم و امنیت پایتخت کشور است در خیال هیچ یک از دولتمردان هم نباید خطور کند

افرادی که به دلیل شکایت های خصوصی و یا ارتکاب جرم در معرض اتهام و پیگرد کیفری قرار می گیرند با صدور قرار بازداشت از سوی قضات دادسرا زندانی می شوند و این افراد باید در دوران پیگرد و رسیدگی در مراجع قضایی زیرنظر قضات دادسراها و دادگاه ها باشند. همچنین متهمانی که محکومیت به حبس های کوتاه مدت یا دراز مدت پیدا می کنند باید از حقوق انسانی برخوردار بوده و روابط آنان با خانواده و بستگان خود همچنان برقرار بماند تا کیفر زندان آثار تأدیبی و تربیتی داشته و فرصت بازگشت به یک زندگی شرافتمندانه را برای کسانی که محکومیت کیفری یافته اند فراهم سازد.

به‌ ویژه هنگامی که بازپرس متهم را از زندان احضار و یا دادگاه های کیفری وقت رسیدگی را به بازداشتگاه و زندان ابلاغ می کنند، مأموران سازمان زندان‌ها باید بی آن که خللی در پیگرد متهم در دادسرا و یا وقت رسیدگی تعیین شده از سوی دادگاه به وجود آید متهمان و زندانیان را در اسرع وقت در اختیار بازپرس و دادگاه ها قرار دهند.

از همین رو امروزه در همه کشورهای پیشرفته و شهرهای اروپایی مانند لندن (2)، پاریس (3)  و شهر زیبای لاهه در هلند زندان ها در شهرها احداث شده اند تا رابطه دائمی زندانیان با مراجع قضایی و خانواده های آن حفظ گردد. بالاتر از آن، زندان ها و بازداشت گاه ها در این شهرها در کنار دادسراها و دادگاه های کیفری در هر حوزه قضایی ساخته شده اند. در کشور ما نیز قوانین لازم الاجرای کشور وجود زندان ها را در شهرها به دلایل زیر تضمین کرده اند:

1- قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران که در سال 1351 به تصویب مجلس شورای ملی و سنا رسید نظام شهرسازی در کشور ما را به سطح استانداردهای جهانی رساند. این قانون، تصویب طرح های جامع و تفصیلی شهری را در صلاحیت شورای عالی شهرسازی و معماری قرار داد تا شهرهای کشور ما با حفظ حقوق مالکانه شهروندان و حفظ نظم و امنیت عمومی اداره شوند. قانون تغییر نام «وزارت آبادانی و مسکن به وزارت مسکن و شهرسازی» نیز در سال 1353 به تصویب مجلسین رسید. در ماده یک این قانون تعریف جامعی از «طرح جامع شهر» و «طرح تفصیلی» شهرها پیش بینی شد و در بند 5 ماده یک این قانون، مصادیق ساختمان های دولتی در محدوده شهرها چنین پیش بینی گردیده اند:

«الف) ساختمان های اداری وزارت خانه ها و مؤسسات دولتی و ساختمان های انتظامی و ندامت گاهها

ب) ساختمان های بهداشتی از قبیل بیمارستان ها، درمان گاه ها، آسایش گاه ها، شیرخوارگاه ها و سایر مراکز بهداشتی و درمانی و تنظیم خانواده و مراکز رفاه و نظائر آن بندهای «ج» ، «د» ، «ﻫ » و «و» ماده یک این قانون به دیگر ساختمان های دولتی، مانند دانشگاه ها، کتابخانه ها، اماکن ورزشی، هتل ها و مهمان سراها و مانند آن ها در محدوده شهرها پرداخته اند.

بنابراین وجود زندان ها و مراکز انتظامی و مراجع دادگستری در محدوده شهرها، لازمه برقراری نظم و امنیت در شهرهاست. زندان اوین نیز با سرمایه گزاری بزرگ دولتی در همین راستا در شمیران ساخته شده و این زندان زیر کنترل و در اختیار دادسراها و دادگاه هاست و امکان ارتباط زندانیان با خانواده های آنان را نیز فراهم کرده است.

2- زندان اوین مانند دیگر زندان ها در مالکیت دولت و بخش جدایی ناپذیری از دفاع از نظم شهرها و امنیت ملی کشور است. حتی در مورد اموال دولتی که دارای چنین ویژگی هایی نیستند قانون محاسبات عمومی کشور مصوب سال 1366، فروش آن ها را دارای ترتیبات الزام آوری شمرده است. بند 4 ماده 115 این قانون در زمینه فروش اموال دولتی مقرر کرده است: «اموال غیرمنقول که در رابطه با مصالح و منافع ملی در تصرف دولت می باشد که فروش آن ها ممنوع می باشد بنا به پیشنهاد وزیر مربوط با تصویب هیأت وزیران و با رعایت سایر مقررات، مجاز می باشد. وجوه حاصل از فروش این قبیل اموال باید به حساب درآمد عمومی کشور واریز شود».

با چشم پوشی از این که مراکز حساس دولتی چون کاخ دادگستری، دانشگاه ها، وزارت خانه ها که ابزار اِعمال حاکمیت دولت و لازمه تداوم حاکمیت ملی در کشور هستند قابل معامله و نقل و انتقال نیستند، اصولاً فروش املاک دولتی باید تنها از طریق ترتیبات الزامآور مذکور در قانون محاسبات عمومی کشور انجام شود و شخص شهردار و یا مقامات قضایی و حتی مجلس قانونگزاری صلاحیتی برای دخالت در این ترتیبات الزام آور را ندارند.

3- با شگفتی فراوان، مجلس شورای اسلامی در موارد گوناگون و تحت تاثیر اِعمال نفوذ غیرقانونیِ دستاندرکاران شهرداری تهران دست به قانونگزاری زده است. از جمله، این مجلس در سال 1392 در روند برگزاری انتخابات شوراها، در یک مصوبه خلاف قانون اساسی، برگزاری انتخابات در شهرهای ری و تجریش را متوقف ساخت تا این دو شهر تاریخی کشور را برخلاف اصل 100 قانون اساسی و قانون انتخابات شوراهای اسلامی کشور مصوب سال 1375 زیر کنترل محمد باقر قالیباف قرار دهد.

این در حالی است که بر پایه قوانین شوراها، شهردار تهران حق ندارد در اداره امور این شهرها دخل و تصرف کند. متوقف کردن برگزاری انتخابات شوراها در ری و شمیران پیامدهای نکبت باری برای ساکنان این شهرها و تخریب فضاهای سبز و میراث فرهنگی شمیران را به بار آورده است. (4)

به حال این کشور باید تأسف خورد که شورای نگهبان که برای حفظ حقوق مردم و دفاع از اصول قانون اساسی تأسیس شده است در حالی که در سال 1381 مصوبه مجلس برای متوقف ساختن انتخابات شوراها در ری و شمیران را خلاف اصل 100 قانون اساسی دانسته بود در سال 1392 تسلیم این لابی گری های تجاوزکارانه به حقوق مردم و اصول قانون اساسی می شود و برگزار نشدن انتخابات شوراها در این دو شهر را تأیید می کند.

4- مورد دیگری از اِعمال نفوذ ناروا در قانونگزاری، وارد کردن تبصره 35 در قانون بودجه سال 1392 کل کشور است.

در این تبصره چنین آمده است: «به سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور اجازه داده می شود پس از تغییر کاربری نسبت به فروش زندان های قدیمی و اموال مازاد خود و یا واگذاری به پیمان کاران دولتی و غیردولتی و شهرداری ها به قیمت کارشناسی جهت اجرا و تکمیل طرح های مصوّب نیمه تمام، تعمیر و تجهیز زندان ها، مراکز وابسته، تجمیع و یا خرید زمین و ساختمان های اداری و جابجایی زندان ها از داخل شهرها اقدام نماید. درآمدهای حاصل از فروش و یا واگذاری دارایی های مذکور به حساب خزانه داری کل کشور واریز می شود».

مندرجات این تبصره نیز سراپا فریبکارانه و به دلایل زیر خلاف قانون اساسی است:

الف- اگر چه در لایحه دولت در زمینه بودجه سال 1392 که به مجلس داده شده انواع تبصره های غیر بودجه ای و خلاف قانون اساسی وجود داشته ولی تبصره 35 در لایحه دولت وجود نداشته و با زد و بند در مجلس در آن جاسازی شده است.

ب ٓ فروش اموال دولتی در صلاحیت قوه مجریه است و نیاز به قانونگزاری ندارد و همان گونه که دیدیم ماده 115 قانون محاسبات عمومی ترتیبات آن را پیش بینی کرده است و هرگاه چنین ضرورتی با در نظر گرفتن ملاحظات گوناگون وجود داشته باشد دولت حق تصمیم گیری درباره آن را خواهد داشت. برای نمونه، در تاریخ یکم اسفند 1394 هیأت دولت در زمینه مجوّز فروش زندان شهرستان ابهر تصویب نامه زیر را امضا کرده اند:

«وزیران عضو کمیسیون لوایح در جلسه 5/10/1394 به پیشنهاد شماره 10330/01/93 مورّخ 21/4/1393 وزارت دادگستری و به استناد ماده (115) قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1366 و با رعایت تصویب نامه شماره 36553/ت 39948 ﻫ- مورخ 11/3/1387 تصویب کردند: وزارت دادگستری مُجاز است نسبت به فروش زندان فعلی شهرستان ابهر به پلاک های ثبتی... با رعایت قوانین و مقررات مربوط اقدام و وجوه حاصل از فروش را به حساب درآمد عمومی کشور واریز نماید. این تصویب نامه در تاریخ 27/11/1394 به تأئید مقام محترم ریاست جمهوری رسیده است».

اکنون هیأت رئیسه مجلس باید پاسخ دهد با وجود ساز وکار ماده 115 قانون محاسبات عمومی کشور با چه انگیزه ای تبصره 35 را که دخالت در اختیارات قانونی قوه مجریه است وارد قانون بودجه سال 1392 کرده است؟

پ) سازمان زندان ها یکی از ادارات تابعه وزارت دادگستری است. مجلس حق ندارد حتی با تصویب قانون، قوه مجریه را از صحنه تصمیم گیری در اداره اموال غیرمنقول دولتی کنار بزند و تصمیم گیری درباره مهم ترین و حساس ترین املاک دولتی را به یک اداره تابعه وزارت دادگستری واگذار کند. قطعاً کنار گزاردن الزامات قانون محاسبات عمومی کشور و تصویب این تبصره خلاف قانون اساسی با انگیزه های ویژه ای بوده است که دست اندرکاران وارد کردن این تبصره در لابلای قانون بودجه سال 1392 به دنبال آن بوده اند.

ت) لایحه بودجه سالانه که بر پایه اصل 52 قانون اساسی باید از سوی دولت تدوین و در مجلس تصویب شود یک سند مالی است و مجلس به هیچ عنوان در لابلای آن در قالب تبصره، بند و غیره حق قانونگزاری ندارد. وارد کردن انبوهی از تبصره ها در لابلای قوانین بودجه سالانه از سوی دولت و مجلس، خلاف قانون اساسی و عموماً فساد برانگیز بوده اند و همین روشها زمینه ساز گسترش فساد در ارکان دولت شده است.

ث) انگیزه وارد کردن تبصره 35 در قانون بودجه سال 1392 را از لابلای عبارتپردازی های آن می توان شناسایی کرد. در این تبصره، سخن از «تغییر کاربری زندان ها» به میان آمده است. این در حالی است که سازمان زندان ها که یک اداره تابعه وزارت دادگستری است و حتی شهرداری در هیچ اوضاع و احوالی حق تغییر کاربری زمین زندان ها و هیچ زمین دیگری مانند فضاهای سبز و غیره را ندارند. بنابراین دادن مجوّز غیرقانونی «تغییر کاربری» در این تبصره به سازمان زندان ها، انگیزه واقعی از تصویب آن را که دامن زدن به ساخت و سازهای ویرانگر در محدوده زمین این زندان هاست آشکار می سازد.

ج) در این تبصره سخن از فروش زندان ها به «پیمان کاران دولتی و غیردولتی و شهرداری ها» به میان آمده است. و حال آن که پیمان کاران دولتی و غیردولتی که مُجری طرح های عمرانی دولتی هستند با سازمان زندان ها طرف قرارداد نیستند. حتی اگر دولت بخواهد بدهی خود را به پیمان کاران پرداخت کند مجاز نیست این بدهی را از محل فروش زندان ها که در اختیار قوه قضاییه، دادسرا و دادگاه ها هستند پرداخت کند. پیش بینی فروش زندانها در این تبصره به شهرداری فاجعه آمیزتر است. شهرداری دارای صلاحیت های محدودی در قانون شهرداری و قانون شوراهای شهر است و درآمدهای آن باید تنها و منحصراً از عوارض قانونی به دست آید و در هیچ شرایطی شهردار نمی تواند این عوارض قانونی را که محل هزینه آن اداره شهراست برای خرید املاک هزینه کند. مجلس شورای اسلامی نیز نمی تواند چراغ سبز به شهردار برای تراکم فروشی که زدن چوب حراج به قوانین و مقررات لازم الاجرای کشور و به خطر افکندن امنیت ملی کشور است را بدهد. واژه «جابه جایی زندان ها از داخل شهرها» نیز دارای مفهوم حقوقی نیست و همان است که در ادبیات مُبتذل دست اندرکاران شهرداری تهران از آن به «تهاتُر»! یاد می شود.

وجود زندان ها و مراکز انتظامی و مراجع دادگستری در محدوده شهرها، لازمه برقراری نظم و امنیت در شهرهاست

5- با تصویب تبصره 35 در قانون بودجه سال 1392 محمد باقر قالیباف که هیچ سِمَتی حتی در چارچوب این تبصره ندارد نقش خود را آشکار ساخته و پرچم دار انتقال زندان اوین گردیده است. وی به نقل از خبرگزاری مهر روز 22 اردیبهشت 1394، اظهار داشت:

«شهرداری تهران خرید ندامتگاه اوین را انجام می دهد[!] تا این ندامتگاه به یک پارک عمومی تبدیل شود. اما در جانمایی های صورت گرفته، ندامتگاه جدید باید حتماً بیرون از محیط شهر باشد».

وی همچنین در جلسه دیدار رئیس قوه قضائیه با مدیران دادگستری استان تهران گفت:
«رئیس قوه قضاییه موافقت خود را با تبدیل زندان اوین به پارک عمومی اعلام کرده و مقدمات تبدیل این زندان انجام می شود».

در همین جلسه به نوشته روزنامه اطلاعات 11 خرداد 1395:
«رئیس قوه قضاییه با اشاره به گفته های شهردار تهران در زمینه مساعدت شهرداری به قوه قضاییه گفت: شهردار تهران در تأمین زمین برای ساخت مجتمع های قضایی همکاری خوبی داشته و در سخنان خود، بحث تهاتُر را به میان آورد که امیدوارم دیگر این مسئله را تکرار نکنند».

با این اظهارنظر صریح ریاست محترم قوه قضاییه روشن می شود تبلیغاتی که قالیباف برای انتقال یکی از پیشرفته ترین و مجهزترین زندان ها از محدوده شمیران به بیرون از شهر به راه انداخته هیچ پایه و اساسی ندارد. اصطلاح حقوقی «تهاتُر» نیز مربوط به موردی است که شخصی از دیگری بستانکار است و شخص بدهکار به مناسبت دیگری از او بستانکار شود. بر پایه ماده 294 قانون مدنی این دو بدهی با شروطی در برابر هم قرار می گیرند و ساقط می شوند. ولی در کجای قوانین لازم الاجرای کشور به ویژه ماده 115 قانون محاسبات عمومی کشور که ترتیبات فروش اموال غیرمنقول دولتی را پیش بینی کرده است مندرجات ماده 294 قانون مدنی در زمینه «تهاتُر» را می توان بکار برد؟

6- انتخاب قالیباف به عنوان شهردار تهران برای سومینبار متوالی از سوی شورای شهر تهران برخلاف نص روشن تبصره یکم الحاقی به ماده 4 قانون اصلاح پاره ای از مواد قانون تشکیلات و وظایف شوراها مصوب سال 1369 بوده است و اکنون حتی در تهران، سِمت او غیرقانونی است. ولی او خواستار انتقال زندان اوین شده که در شهر تجریش قرار گرفته و زیر کنترل فرمانداری مستقل شهرستان شمیران و مقامات قضایی و اداری کشور است. او پیش از این هم با گزاف گویی خواستار انتقال فرودگاه مهرآباد و مدعی شده بود به طور جدّی! این موضوع را پیگیری می کند. (5) ولی با پاسخ سخت سازمان هواپیمایی کشوری روبرو شد و دیگر این ادعای فراتر از صلاحیت خود را تکرار نکرد.

او چندی پس از آن، سخن از برچیدن ایستگاه تاریخی راه آهن تهران را به میان آورد که با پاسخ اعتراض آمیز مسئولان مربوط از مؤسسه ملی راه آهن روبرو شد. این در حالی است که در همه شهرهای پیشرفته، نه یک ایستگاه بلکه چندین ایستگاه راه آهن و در قلب شهرهایی چون پاریس و لندن وجود دارند. انسان در شگفت می ماند که یک شهردار با کارنامه سیاه خود در دوران تصدی بر تهران و تحمیل غیرقانونی او به دو شهر ری و شمیران چگونه به خود اجازه می دهد خود را حاکم مطلق بر پایتخت کشور بداند و دولتی در درون دولت به وجود آورد و سپس به دنبال آن باشد که در مسئولیت های قوه مجریه و قضائیه نیز دخالت کند؟

7- دستاورد قالیباف در دوران 10 ساله تصدی بر شهر تهران و دخالت ناروای وی در شهرهای ری و شمیران چیزی جز تراکم فروشی و تغییر کاربری ها و پایمال کردن مقررات لازم الاجرای شهرسازی نبوده و پیامدهای اقدامات او برای پایتخت کشور و این دو شهر، شوم و خطرآفرین بوده است.

همین بس که به ارقام نجومی بودجه های سالانه غیرقانونی شهرداری تهران توجه کنیم. در همین سال 1395 رقم بودجه تنظیم شده از سوی قالیباف که در شورای شهر تهران به تصویب رسانده، 18 هزار میلیارد و 716 میلیون تومان بوده است!

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی آقای دکتر پیروز حناچی معاون وزیر و دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران روز دوشنبه 9 شهریور ماه 1394 اعلام کرد 75 درصد درآمد شهرداری ها برآمده از ساخت و سازهاست.

این در حالی است که شهردار بر طبق ماده 7 قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مکلف به اجرای مقررات شهرسازی است و حق ندارد هیچ وجهی در صدور پروانه های ساختمانی از متقاضیان صدور پروانه دریافت کند. آقای دکتر رحمت الله حافظی عضو شورای شهر تهران نیز در گفتگو با خبرگزاری ایسنا، روز 5 بهمن 1394 اعلام کرد که در بودجه سال 1395 شهرداری تهران، رقم 10 هزار میلیارد تومان از محل تغییر کاربری و تراکم فروشی در نظر گرفته شده است.

دریافت چنین وجوه نامشروعی در طول دوران تأسیس شهرداری در ایران پس از مشروطیت هرگز در تهران و شهرهای دیگر کشور سابقه نداشته و در هیچ کشور پیشرفته و متمدنی به شهرداران اجازه نداده اند از این راه دست به تحصیل درآمدهای غیرقانونی و نامشروع بزنند.

8- بازداشت گاه موقت اوین مانند دیگر زندان های کشور با سرمایه گزاری های سنگین و احداث ساختمان های استوار برای دورانی ساخته شده که جمعیت تهران زیر 3 میلیون تَن بوده است. اکنون در سایه تخلّف از تراکم های پیش بینی شده در طرح جامع تهران، ری و شمیران و پایمال کردن مقررات شهرسازی که یکی از مهم ترین هدف های آن ها کنترل سقف جمعیت است، جمعیت تهران به بالای 10 میلیون تَن رسیده است.

با توجه به افزایش شدید بزهکاری در پی افزایش جمعیت شهری، ویران کردن تأسیسات عظیم زندان اوین که نیاز قطعی حفظ نظم و امنیت پایتخت کشور است در خیال هیچ یک از دولتمردان هم نباید خطور کند چه رسد به شخص قالیباف که هیچ سمتی از نظر قانونی در این زمینه ندارد.

ولی آنچه دستاویز تبلیغات قالیباف برای انتقال زندان اوین قرار گرفته تبدیل فضای سبز و زمین 40 هکتاری زندان اوین و درختان تنومند آن به پارک عمومی است. ولی آیا با این دستاویز می توان یک زندان را که این فضای سبز ارزشمند در آن وجود دارد و بخشی از نیازهای دادسراها و دادگاه ها و نظم و امنیت عمومی تهران و چند شهر مجاور آن را تأمین می کند از دسترس مراجع قضایی و اداری کشور دور ساخت؟

اگر فضای سبز ارزشمند و تاریخی محدوده زندان اوین تاکنون از تیررس تخریب و نابودی جان به در برده و در امان مانده است این امر در جای خود از برکت دولتی بودن زندان اوین و کنترل شدید آن از سوی نیروهای مسلّح انتظامی است. و الا اگر این فضای سبز در اختیار شهرداری و یا مالکان سودجو بود تاکنون درخت های آن را خشک کرده، سوزانده و از ریشه بیرون آورده بودند.

مانند بوستان مادر در بلوار آیت الله کاشانی و بوستان عظیمی در تقاطع پل صدر که با تخریب فضای سبز آن ها در اختیار برج سازان قرار گرفت و باغ بهشت با مساحت 15 هکتار در اَراج «اَقدسیه» و زمین شمال میدان ونک که کاربری پارک عمومی دارند از سوی قالیباف و وزیر پیشین مسکن، تغییر کاربری داده شده اند.

9- خبرهای وحشتناک تخریب باغ ها و فضاهای سبز تهران و شمیران و حتی درختان تنومند دو سوی خیابان ولیعصر(عج) و دیگر خیابان های فرعی تهران و شمیران در دوران تصدی قالیباف بر شهرداری تهران با آه و ناله مردم در رسانه ها بازتاب یافته و با افسوس فراوان دادستان ها این جنایات را پیگرد نکرده اند.

روزنامه آرمان در تاریخ 19 آبان 1394 زیر عنوان: «تهران رکورد دار تخریب باغ ها در کشور» نوشته است:
«اظهارنظرهای روز گذشته برخی مسئولان و اعضای شورای شهر تهران، حکایت از نابودی 80 درصد باغات پایتخت دارد. روز گذشته یک مقام مسئول در وزارت راه و شهرسازی، شهرداری تهران را متّهم به فروش شهر و تخریب باغات کرد. دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری درباره منابع درآمد شهرداری با تأکید بر شتاب تخریب باغات شهر تهران نسبت به سال های گذشته گفت: این موضوع ناشی از آن است که شهرداری ها منابع مالی خود را صرفاً از فروش فضاهای شهر به دست می آورند. پیروز حناچی اظهار کرد: با این وجود در طول کمتر از 10 سال گذشته تخریب باغات به شدت افزایش پیدا کرده است به نحوی که به عنوان مثال چیزی از باغات طَرَشت باقی نمانده است».

روزنامه شهروند نیز روز یکشنبه 10 اسفند 1393 با استناد به هشدار آقای محمد حقاّنی رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران اعلام کرد که در 20 سال گذشته 5 هزار هکتار از باغات تهران تخریب شده اند. تخریب و ویران کردن فضاهای سبز تهران و شمیران یک واقعیت دردناک است. بسیاری از این باغ های ارزشمند که کانون های تولید هوای پاک و نماد شکوه و زیبایی و میراث تاریخی شهرهای تهران، ری و شمیران هستند در راستای تأمین منافع برج سازان و سودجویان و با تراکم فروشی و تغییر کاربری های غیرقانونی از سوی شهردار که در جای خود جرم و قابل پیگرد کیفری هستند نابود شده اند. ولی اینک شهردار تهران با این کارنامه در تخریب باغ ها و فضاهای سبز، تبدیل زندان اوین به پارک عمومی را دستاویز تبلیغات خود در رسانه ها برای برچیدن بساط این تاسیسات ارزشمند که با سرمایه گزاری های کلان دولت ها احداث شده اند قرار داده است. این در حالی است که بخشی از فضاهای سبز بسیار ارزشمند منطقه اوین در پی تراکم فروشی غیرقانونی و برج سازی ها در کوچه و خیابان های باریک اوین ویران شده اند.

10- فروش ارقام نجومی تراکم ساختمانی و پایمال کردن خطرآفرین مقررات شهرسازی از سوی قالیباف به جایی رسیده که وزیر محترم راه و شهرسازی از آن به «شهر فروشی» یاد کرده است.

دکتر عباس آخوندی روز 2 آذر 1394 در پانزدهمین همایش سیاست های توسعه مسکن در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به نقل از سایت «معماری نیوز» گفته اند:
«یکی دیگر از مشکلات بخش مسکن، شهر فروشی است که نمونه آن تهران است. تهران به کارگاه بی پایان و بی هدف ساخت و ساز با اهداف سوداگری محض تبدیل شده است... فروش شهر از طریق سوداگری و تبدیل شهر به کارگاه ساختمانی به قیمت سلب آسایش و امنیت شهروندان تمام شده است».

این قانون شکنی ها در سایه سکوت مرگ بار کسانی که بر صندلی های مجلس شورای اسلامی تکیه زده اند و بی تفاوتی مقامات قضایی، برای شهرهای دیگر کشور الگو قرار گرفته اند. به ویژه، شهر زیبا و تاریخی شمیران را با داشتن خانه های ویلایی و درختان تنومند به یک کارگاه بزرگ ساختمانی تبدیل و روز و شب، هزاران کامیون و بونکر را راهی خیابان ها و کوچه های این شهر کرده است.

قطعاً یک هزارم چنین ساخت و سازهای مُخلّ آسایش و آرامش مردم در هیچ یک از شهرهای متمدن اروپا و امریکا انجام نمی شود. این اقدامات غیرقانونی و تجاوزکارانه، آرامش و امنیت ساکنان این شهرها را هدف قرار داده است.

11- افزایش بی رویه جمعیت در تهران، ری و شمیران در جای خود ساکنان این شهرها را با مصائب بزرگی چون ترافیک های سنگین و دائمی در خیابان ها و کوچه ها که برای ظرفیت محدودی طراحی شده اند، آلودگی شدید هوا، مرگ و میرهای فزاینده، گسترش بیماری ها و افزایش نگران کننده بزهکاری درگیر کرده است. از سوی دیگر برخورد با بزهکاران و پیگرد آنان بار سنگینی را بر نیروی انتظامی و امکانات محدود دادسراها و دادگاه ها تحمیل کرده است. ساخت و سازهای افسار گسیخته در این شهرها، جاذبه شغل های کاذب و غیر مولّدی را به وجود آورده و در جای خود باعث تخلیه بسیاری از روستاها و پیدایش حاشیه نشینی در اطراف پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ در کشور شده و این پدیده، تهدید دیگری برای امنیت این شهرهاست.

به گزارش وزیر کشور در جلسه علنی روز  17 خرداد 1395:
«در کشور ما 11 میلیون نفر حاشیه نشین وجود دارند که از این میزان سه میلیون نفر در اطراف شهرهای تهران، مشهد و اهواز زندگی می کنند. در کشور 2700 محلّه حاشیه نشین وجود دارد که نیاز به مراقبت و کنترل و ارائه خدمات دارند...»(6)

شهردار بر طبق ماده 7 قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مکلف به اجرای مقررات شهرسازی است و حق ندارد هیچ وجهی در صدور پروانه های ساختمانی از متقاضیان صدور پروانه دریافت کند

مسئولان قوه قضائیه نیز در برابر افزایش جرم و جنایت در شهرها، کثرت دعاوی، آمارهای نگران کننده طلاق و اعتیاد دائماً از نیاز دستگاه دادگستری به مجتمع های قضایی و استخدام قضات و کارکنان اداری سخن به میان می آورند. رئیس محترم قوه قضائیه به تازگی اعلام کرده است:

«با اضافه شدن 4000 قاضی به مجموع قضات کشور، هنوز در برخی از شعبه ها، یک قاضی تا 250 پرونده را در ماه رسیدگی می کند. از این رو انباشت پرونده ها را در این شعبه ها می بینیم و وقت های تجدیدنظر هم به همین دلیل به تأخیر می افتد...».

رئیس دادگستری استان تهران نیز در همین جلسه از رسیدگی به 2 میلیون پرونده در سال گذشته در این دادگستری خبر داد و گفت: «این شُمار پرونده، معادل یک پنجم آمار پرونده های قضایی کشور است». گسترش بزهکاری که پیامد مستقیم افزایش جمعیت و بیکاری در شهرهاست به افزایش بیش از اندازه آمار زندانیان انجامیده است. رئیس دادگستری استان تهران با تأکید بر این که زندان باید مسیر را برای بازگشت افراد به جامعه هموار کند افزود:
«214 هزار زندانی در سراسر کشور تحمّل حبس می کنند. از این عده 32 هزار نفر در زندان های تهران مستقر هستند».

وی در بخش دیگری به نیاز افزایش ساخت زندان پرداخته و افزوده است:
«راه اندازی 35 بازداشت گاه تاکنون در دستور کار بوده که 25 فقره آن به بهره برداری رسیده است و امیدواریم با تأمین اعتبارات، سایر اردوگاه ها را راه اندازی کنیم». (7)

در اوضاع و احوالی که زندان های موجود در شهرهای تهران، ری و شمیران به دلیل افزایش دائمی جمعیت و رشد فزاینده بزهکاری پاسخ گوی نیازهای نگاهداری زندانیان نیست و برای خالی شدن زندان ها به عناوین گوناگون زندانیان به ناروا مورد عفو قرار می گیرند و در شرایطی که کشور در معرض توطئه های بیگانگان و راه انداختن شورش های خیابانی است و در رویدادهای پس از انتخابات سال 1388، نیروی انتظامی به دلیل کمبود جا در زندان ها ناگزیر گردید گروهی از دستگیر شدگان را به بازداشت گاه غیراستاندارد کهریزک بفرستد و عده ای جان خود را در آن جا از دست دادند، انتقال زندان اوین و ویران کردن تأسیسات ارزشمند آن با هر دستاویزی، بی دفاع کردن پایتخت کشور در برابر بزهکاران و ناکام ساختن اقتدار دادسراها و دادگاه هاست. انتقال زندان ها از شهرها با هر دستاویزی در حد و اندازه لایحه دادگاه های عام و حذف دادسراهاست که به دستاویز اسلامی کردن، ستون فقرات سازمان دادگستری کشور را در هم شکست.

مقامات قضایی کشور نیز در هیچ شرایطی نباید تسلیم این شعارهای ویرانگر شوند و به جای افزایش تعداد قضات و مجتمع های قضایی باید با ریشه های بزهکاری و تولید اختلاف و دعوی میان شهروندان برخورد کنند. قطعاً متوقف ساختن پدیده شوم و مجرمانه تراکم فروشی، کاهش جمعیت شهرها و تضمین اجرای مقررات شهرسازی مهم ترین عامل در متوقف ساختن روند بزهکاری و کاهش جمعیت زندانیان در کشور است.
 
---------------------------
 
(1)-  به نوشته روزنامه اطلاعات،20 خرداد 1395: «به گفته رئیس سازمان زندان ها هفته آینده قرار است جلسه ای میان کارشناسان شهرداری]![ و سازمان زندان ها در خصوص اوین برگزار شود».
(2)- بر پایه اطلاعات موجود در سایت اینترنتی (www.justice.gov.uk/contact/Prison-Finder/London) وزارت دادگستری انگلستان هم اکنون 15 زندان در شهر لندن برای نگهداری متهمان و زندانیان وجود دارند. نام های این زندان ها در سایت مزبور آمده و افزوده شده است برخی از این زندان ها چون  Brixton و Pentonville دارای پیشینه احداث 150 ساله هستند. مهم ترین زندان شهر لندن به نام Belmarsh واقع در جنوب شرقی شهر است که در سال 1991 به بهره برداری رسیده است. از این زندان برای بازداشت متهمان دادگاه جنایی (Central Criminal Court) و دادگاه کیفری  (Magistrat Court) که در مجاورت آن واقع شده اند و نگهداری زندانیان درجه A استفاده می شود.
(3)- در پاریس بزرگ نیز 15 زندان وجود دارد.
(4)- در همان هنگام مقاله ای زیر عنوان «محروم کردن ساکنان ری و شمیران از شورای شهر مستقل خلاف قانون اساسی است» نوشتم که در مجله کانون وکلای دادگستری مرکز، شماره بهار 1392 به چاپ رسید.
(5)-  روزنامه اطلاعات، 25 مرداد 1393.
(6)-  روزنامه اطلاعات، 18 خرداد 1395.
(7)- . روزنامه اطلاعات، 11 خرداد 1395.


منبع: معماری نیوز

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 14 تير 1395 ساعت: 9:39

رسیدگی فرجامی از لحاظ قانونی عبارت است از تشخیص منطبق بودن یا منطبق نبودن رای مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی که قانونگذار در ماده ۳۶۶ قانون آیین دادرسی مدنی بدان پرداخته است. اصل بر قطعیت احکام دادگاه های عمومی و انقلاب است؛ بنابراین هر حکمی که از دادگاه بدوی یا تجدیدنظر صادر شود، قابل فرجام خواهی نخواهد بود.

فرآوری: مسیح اقدم - بخش حقوق تبیان

فرجام

اصل بر قطعیت احکام دادگاه های عمومی و انقلاب است؛ بنابراین هر حکمی که از دادگاه بدوی یا تجدیدنظر صادر شود، قابل فرجام خواهی نخواهد بود.

آرای قابل فرجام بر دو قسم هستند:

1- آرای قابل فرجام خواهی صادرشده از دادگاه های بدوی.

2- آرای قابل فرجام خواهی صادرشده از دادگاه های تجدیدنظر.

 3- آرای قابل فرجام خواهی که از دادگاه های بدوی صادر شده اند.

به موجب ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی، «آرای دادگاه های بدوی که به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته، قابل فرجام خواهی نیست؛ مگر در موارد زیر:

الف) احکام:

1. احکامی که خواسته آن بیش از مبلغ 20 میلیون ریال باشد.

2. احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت.

ب) قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد:

1. قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد.

2. قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.

مطابق این ماده، اولاً اصل بر غیرقابل فرجام خواهی بودن آرای دادگاه های عمومی و انقلاب است. ثانیاً مهمترین شرط فرجام خواهی این است که نسبت به آرای صادره (به جز احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف) تجدیدنظرخواهی نشده باشد. ثالثاً، به جز موارد مربوط به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت که در زمره دعاوی غیرمالی هستند، حکم دادگاه بدوی باید مربوط به دعوای مالی و مبلغ خواسته آن حداقل بیش از 20 میلیون ریال باشد.

ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی نیز می گوید «آرای دادگاه های تجدیدنظر استان قابل فرجام خواهی نیست؛ مگر در موارد زیر:

الف) احکام:

احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف.

ب) قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد.

1. قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد.

2. قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.»

همچنین مطابق ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی، برای اینکه آرای ذکرشده قابل فرجام خواهی باشد، نباید مشمول یکی از بندها و شرایط مندرج در این ماده باشد.

ماده 369 می گوید: «احکام زیر اگرچه از مصادیق بندهای (الف) در دو ماده قبل باشد، حسب مورد قابل رسیدگی فرجامی نخواهد بود:

1. احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه.

2. احکام مستند به نظریه یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به طور کتبی رای آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.

3. احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد.

4. احکامی که طرفین حق فرجام خواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند.

5. احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر می شود، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.

6. احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام خواهی است.»

علاوه بر طرفین دعوا یا قائم مقام یا نمایندگان قانونی و وکلای آنان، دادستان کل کشور نیز مى تواند به تقاضای ذی نفع مدعی خلاف شرع یا قانونی بودن رأی، درخواست رسیدگی فرجامی کند

بنابراین اگرچه حکمی ممکن است از نظر مواد 367 و 368 قانون آیین دادرسی مدنی، قابل فرجام خواهی تلقی شود، اما در صورتی که آرای مزبور مستند به اقرار یا سوگند قاطع دعوا باشد یا مستند به نظریه کارشناس یا کارشناسانی باشد که طرفین کتباً نظر آنها را قاطع دعوا شناخته باشند، یا اینکه طرفین حق فرجام خواهی خود را ساقط کرده باشند و همچنین احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام خواهی باشند یا احکام راجع به متفرعات دعوایی که حکم راجع به اصل آن غیر قابل فرجام خواهی است، قابل رسیدگی فرجامی نخواهد بود.

برخی آرا هم قابل تجدیدنظرخواهی و هم قابل فرجام خواهی هستند. به عبارت دیگر، رسیدگی به بعضی از دعاوی از طریق عادی سه مرحله ای (بدوی، تجدیدنظر و فرجام) است. این موارد مطابق ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی عبارتند از: احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف و قرارهای سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا، مشروط بر اینکه قرارهای مزبور مربوط به موضوعی باشند که حکم راجع به اصل آنها قابل فرجام خواهی باشد.

نسبت به قرار رد یا ابطال دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد، نیز مشروط به اینکه حکم راجع به اصل آنها قابل فرجام خواهی باشند، می توان فرجام خواهی کرد اما نمی توان آن را رسیدگی سه مرحله ای دانست.

البته همانطور که گفته شد، این احکام و قرارهای قابل فرجام خواهی، در صورت وجود یکی از شرایط ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی، وصف فرجام خواهی بودن خود را از دست می دهد.

در اینجا لازم است به چند نکته اشاره شود:

1. در چه مواردی دادگاه بدوی یا تجدیدنظر قرار رد یا ابطال دادخواست یا قرار سقوط دعوا را صادر مى کنند؟

2. اگر دفتر دادگاه قرار رد دادخواست را صادر کند و دادگاه پس از اعتراض خواهان، قرار دفتر را تایید کند، آیا این قرار به منزله قرار صادره از دادگاه و قابل فرجام خواهی است یا خیر؟

همچنین اگر دادگاه تجدیدنظر قرار ابطال یا رد دادخواست دادگاه بدوی را تایید کند، آیا این قرار به منزله قرار دادگاه تجدیدنظر و قابل فرجام خواهی خواهد بود یا خیر؟ که در ادامه به بررسی این موضوعات خواهیم پرداخت:

به جز قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا که با احراز شرایط دیگر قابل فرجام خواهی است، قرارهای دیگری نیز وجود دارد که بعضی از آنها قابل رسیدگی فرجامی است و بعضی دیگر قابلیت فرجام خواهی ندارند.

بعضی از قرارهای صادره از دادگاه ها، اعدادی هستند؛ به این معنا که قرارهایی هستند که برای فراهم شدن موجبات رسیدگی یا کشف واقعیت صادر مى شوند و پرونده را برای  صدور رأی آماده می کنند؛ مثل قرار کارشناسی، اتیان سوگند، استماع شهادت شهود، معاینه محل و امثال آن.

اما قرارهای دیگری نیز وجود دارد که منجر به ختم دادرسی و مختومه شدن پرونده مى شود، هر چند منجر به فصل خصومت نشده باشد. مثل قرارهای رد دعوا، عدم استماع دعوا، رد دادخواست، ابطال دادخواست و سقوط دعوا.

قرار اعدادی به طور کلی قابلیت فرجام خواهی ندارد بلکه بعضی از قرارهایی که منجر به ختم دادرسی و مختومه شدن پرونده مى شود، ممکن است در صورت داشتن سایر شرایط قابل فرجام باشد.

این قرارها عبارتند از قرار رد دادخواست، قرار ابطال دادخواست و قرار سقوط دعوا.

دادگاه بدوی یا تجدیدنظر در موارد زیر قرار رد یا ابطال دادخواست صادر مى کند:

1. در صورتی که در مدت مقرر در قرار دادگاه برای دادن تامین، خواهان تامین ندهد، به درخواست خوانده قرار رد دادخواست خواهان صادر می شود. (مواد 109 و 147 قانون آیین دادرسی مدنی)

2. در صورتی که دادخواست تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت داده شود یا در موعد قانونی رفع نقص نشود، به موجب قرار دادگاه صادرکننده رای بدوی رد می شود. (ماده 345 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی)

3. اگر مشخصات تجدیدنظرخواه در دادخواست معین نشده و معلوم نباشد که دادخواست دهنده چه کسی است یا اقامتگاه او معلوم نباشد و قبل از انقضای مهلت، دادخواست تکمیل یا تجدید نشود، پس از انقضای مهلت، دادخواست یادشده به موجب قرار دادگاهی که دادخواست را دریافت کرده است، رد می شود. (ماده 344 قانون آیین دادرسی مدنی)

4. در صورتی که دادخواست فرجام خواهی خارج از مهلت داده شده یا در مدت مقرر تکمیل نشود، به موجب قرار دادگاهی که دادخواست به آن تسلیم شده است، رد می شود.

همچنین در صورتی که مشخصات فرجام خواه در دادخواست فرجامی معین نشده و در نتیجه هویت دادخواست دهنده معلوم نباشد، پس از انقضای مهلت فرجام خواهی به موجب قرار دادگاهی که دادخواست به آنجا داده شده است، رد مى شود. (مواد 383 و 384 قانون آیین دادرسی مدنی)

5. در صورت تقدیم دادخواست اعاده دادرسی، دادگاه صالح ممکن است قرار رد دادخواست اعاده دادرسی صادر کند. ( تبصره ماده 435 قانون آیین دادرسی مدنی)

6. در موردی که دادگاه به اخذ توضیح از خواهان نیاز داشته باشد و نامبرده در جلسه تعیین شده حاضر نشود و با اخذ توضیح از خوانده هم دادگاه نتواند رای بدهد.

همچنین در صورتی که با دعوت قبلی هیچ یک از اصحاب دعوا حاضر نشوند و دادگاه نتواند در ماهیت دعوا بدون اخذ توضیح رای صادر کند قرار ابطال دادخواست صادر مى شود. ( ماده 95 قانون آیین دادرسی مدنی)

7. در صورتی که خواهان تا نخستین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند، دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می کند. (بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی)

8. در صورتی که به علت عدم تهیه وسیله توسط خواهان، اجرای قرار معاینه محل یا تحقیق محلی مقدور نباشد و دادگاه بدون آن نتواند انشاء رای کند، دادخواست در مرحله بدوی ابطال مى شود ( ماده 256 قانون آیین دادرسی مدنی)

9. هر گاه قرار کارشناسی به نظر دادگاه بدوی باشد و خواهان ظرف مدت یک هفته از تاریخ ابلاغ، آن را پرداخت نکند و دادگاه نتواند بدون انجام کارشناسی حتی با سوگند حکم صادر کند، دادخواست ابطال می شود. (ماده 259 قانون آیین دادرسی مدنی)

10. چنانچه هر یک از طرفین دعوا دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد کنند، مرجع تجدیدنظر، قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر را صادر می کند. (ماده 363 قانون آیین دادرسی مدنی)

در یک مورد نیز دادگاه بدوی یا تجدیدنظر حسب مورد قرار سقوط دعوا صادر می کند و آن موردی است که خواهان پس از ختم مذاکرات دعوای خود را بدون رضایت خوانده مسترد کرده یا خواهان از دعوای خود به  کلی صرف نظر کند. ( بند ج ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی)

در هر یک از مواردی که گفته شد، در صورتی که حکم راجع به اصل آن قابل فرجام خواهی باشد، قرارهای مزبور نیز قابل فرجام خواهی است. اما  قرار رد درخواست دستور موقت به دلیل اینکه رد دادخواست نیست، به تصریح ماده 325 قانون آیین دادرسی مدنی قابل فرجام خواهی نیست.

در صورتی که دادخواست تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت داده شود یا در موعد قانونی رفع نقص نشود، به موجب قرار دادگاه صادرکننده رای بدوی رد می شود. (ماده 345 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی)

رأی دادگاه بدوی مبنی بر تایید قرار رد دادخواست دفتر به منزله قرار صادره از دادگاه بدوی نیست؛ همچنین رأی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر تایید قرار دادگاه بدوی در مورد ابطال یا رد دادخواست یا سقوط دعوا به منزله قرار صادره از دادگاه تجدیدنظر تلقی نمی شود؛ بنابراین باید گفت که منظور از قرار ابطال یا رد دادخواست که حسب مورد از دادگاه بدوی یا تجدید نظر صادر شده باشد، قراری است که دادگاه های مذکور، راساً صادر کرده باشند نه در مقام رسیدگی، اعتراض و تجدیدنظرخواهی.

صرف تشخیص احکام و قرارهای قابل فرجام خواهی کافی نیست و برای اینکه محکوم علیه بتواند نسبت به حکم یا قراری که به زیان او صادر شده است، فرجام خواهی کند و امیدوار باشد که در دیوان عالی کشور رأی فرجام خواسته نقض شود، باید به روشنی جهاتی که موجب نقض رأی مى شود را بشناسد و در لایحه فرجام خواهی خود به آنها اشاره کند.

به موجب بند 6 ماده 380 و بند 2 ماده 381 قانون آیین دادرسی مدنی، فرجام خواه باید علاوه بر پیوست کردن لایحه متضمن اعتراضات فرجامی، دلایل فرجام خواهی را در دادخواست خود قید کند. جهات فرجام خواهی همان مواردی است که اگر شعبه دیوان عالی آنها را احراز کند، رأی فرجام خواسته نقض مى شود.

هر یک از موارد زیر از جهات فرجام خواهی محسوب می شوند:

1. ادعای عدم صلاحیت ذاتی دادگاه صادرکننده رای برای رسیدگی به موضوع.

2. ایراد عدم رعایت صلاحیت محلی، وقتی که نسبت به آن ایراد شده باشد.

3. ادعای مخالفت رای صادره با موازین شرعی و مقررات قانونی.

4. ادعای عدم رعایت اصول دادرسی، قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا، در صورتی که به درجه ای از اهمیت باشد که رای را از اعتبار قانونی بیندازد.

5. ادعای صدور آرای مغایر با یکدیگر در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا بدون اینکه سبب قانونی آن تغییر کرده باشد.

6. نقص تحقیقات یا عدم توجه به دلایل و مدافعات طرفین یا عدم توجه به مفاد صریح سند یا قرارداد.

7. اسباب توجیهی مفاد رای صادره با ماده ای که دارای معنای دیگری است، تطبیق شده باشد.

8. ادعای عدم صحت مدارک و نوشته های مبنای رأی که طرفین در جریان دادرسی ارایه کرده اند.

فرجام خواه باید حداقل به یکی از موجبات فرجام خواهی استدلال کرده و دلایل خود را به دادخواست پیوست کند؛ در غیر این صورت چه بسا از فرجام خواهی نتیجه مثبتی عاید او نشود. با این حال، مطابق ماده 377 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورت وجود یکی از موجبات نقض، رای مورد تقاضای فرجام نقض می شود؛ اگرچه فرجام خواه به آن جهت که مورد نقض قرار گرفته است، استناد نکرده باشد.

علاوه بر طرفین دعوا یا قائم مقام یا نمایندگان قانونی و وکلای آنان، دادستان کل کشور نیز مى تواند به تقاضای ذی نفع مدعی خلاف شرع یا قانونی بودن رأی، درخواست رسیدگی فرجامی کند بنابراین لازم است علاوه بر بیان ترتیب فرجام خواهی توسط طرفین دعوا، در مورد چگونگی درخواست از دادستان کل کشور برای فرجام خواهی نیز توضیح داده شود:

1. ترتیب فرجام خواهی: فرجام خواهی با تقدیم دادخواست به دادگاه صادرکننده رای به عمل مى آید. بنابراین در صورتی که از رأی دادگاه بدوی فرجام خواهی شود، دادخواست به دفتر همان دادگاه بدوی داده مى شود و اگر نسبت به رأی دادگاه تجدیدنظر فرجام خواهی شود، دادخواست فرجام خواهی به دفتر دادگاه تجدیدنظر تسلیم مى شود.

دادخواست فرجام خواهی باید مطابق مواد 380، 381 و 382 قانون آیین دادرسی مدنی تکمیل و هزینه دادرسی آن مطابق قانون پرداخت شود. هر گاه از رای قابل فرجام در مهلت قانونی فرجام خواهی نشده یا به هر علت در آن موارد قرار رد دادخواست فرجامی صادر و قطعی شده باشد و ذی نفع مدعی خلاف شرع یا قانون بودن آن رای باشد، مى تواند از طریق دادستان کل کشور تقاضای رسیدگی فرجامی کند. تقاضای یادشده نیز مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی فرجامی است.  این دادخواست باید به دفتر دادستانی کل داده شود و دفتر دادستان کل کشور دادخواست رسیدگی فرجامی را دریافت و در صورت تکمیل بودن آن از جهت ضمائم، مستندات و هزینه دادرسی برابر مقررات، آن را ثبت کند و به ضمیمه پرونده اصلی به نظر دادستان کل کشور می رساند.

2. مهلت فرجام خواهی: مطابق ماده 397 قانون آیین دادرسی مدنی، مهلت درخواست فرجام خواهی برای اشخاص ساکن ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور 2 ماه است.

ابتدای مهلت فرجام خواهی برای احکام و قرارهای قابل فرجام خواهی دادگاه تجدیدنظر استان، از روز ابلاغ و برای احکام و قرارهای قابل تجدیدنظر دادگاه بدوی که نسبت به آن تجدیدنظر خواهی نشده است، از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر آغاز می شود.

در صورتی که دادخواست فرجام خواهی خارج از مهلت داده شده یا در مدت مقرر تکمیل نشود، به موجب قرار دادگاهی که دادخواست به آن تسلیم شده است، رد می شود

اما اگر به هر دلیل ذی نفع نتواند در مدت فرجام خواهی مزبور اقدام کند یا اینکه دادخواست فرجام خواهی او به هر دلیل رد شود، باز هم فرصت دیگری باقی است و آن درخواست فرجام خواهی از دادستان کل است.

در این صورت مهلت تقدیم دادخواست به دفتر دادستانی کل، یک ماه حسب مورد از تاریخ انقضای مهلت فرجام خواهی یا قطعی شدن قرار رد دادخواست فرجامی یا ابلاغ رای دیوان عالی کشور در خصوص تایید قرار رد دادخواست فرجامی است.

در مواردی که دادخواست فرجامی به دفتر دادگاه (بدوی یا تجدیدنظر) داده مى شود، چنانچه با ابلاغ رفع نقص دادخواست تکمیل نشود یا خارج از موعد مقرر تقدیم شده باشد به موجب قرار دادگاهی که دادخواست به آنجا داده شده است، رد مى شود.

این در حالی است که اگر دادخواست تقدیمی به دفتر دادستانی کل پس از اخطار تکمیل نشود یا خارج از مهلت قانونی درخواست شده باشد، نیازی به صدور قرار رد دادخواست ندارد بلکه به دادخواست مزبور ترتیب اثر داده نمی شود.


منابع: مهداد، حمایت

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 120 تاريخ : دوشنبه 14 تير 1395 ساعت: 9:39

مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران با اشاره به روند مومیایی کردن اجساد گفت: به طور کلی اجسادی که نیاز به انتقال سایر کشورها را داشته باشد، مومیایی شدن آنها در پزشکی قانونی انجام می گیرد.

بخش حقوق تبیان

جسد

مسعود قادی پاشا در ارتباط با مومیایی کردن اجساد در کشور اظهارداشت: از هر کشور دیگری اگر فردی تابعیت ایران داشته باشد و یا در کشور ما زندگی کند، در صورت فوت، بررسی جسد، کالبدشکافی آن و... در صورت نیاز در پزشکی قانونی انجام می گیرد.

وی اضافه کرد: پس از این مسئله، جسد ضدعفونی و مومیایی شده و در صورت اینکه درخواستی باشد که به کشور دیگری تحویل داده شود، این عمل صورت می گیرد

مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران در مورد روند مومیایی کردن اجساد گفت: به طور کلی اجسادی که نیاز به انتقال به سایر کشورها را داشته باشد، مومیایی شدن آنها در پزشکی قانونی انجام می گیرد تا از این طریق از روند فساد جسد جلوگیری شود.

قادی پاشا گفت: جسد معمولاً بعد از 24 تا 48 ساعت و بسته به دمای نگهداری آن، به سمت روند فساد رفته و در صورت مومیایی شدن، به دلیل اینکه مواد به جسد تزریق شده تا آب امحاء و احشاء کشیده شود، جسد به سمت خشکی رفته و فساد آن صورت نمی گیرد و بر این اساس، مدت زمان فاسد شدن جسد بسیار با تأخیر همراه می شود..

وی با بیان اینکه از لحاظ شرعی نیز مومیایی کردن جسد موانعی ندارد، گفت: تنها با مومیایی کردن، آب امحاء و احشا جسد را گرفته و مانع از فساد آن می شویم و این عمل امروزه از طریق تزریق مواد به داخل جسد صورت می گیرد، در حالی که در قدیم این مسئله از طریق نخ کتان و استفاده از موم انجام می شد.

مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران عنوان کرد: در صورتی که جسد در محیطی سرد و خشک و یا گرم و خشک باشد، به صورت طبیعی به سمت مومیایی شدن پیشرفته و دربسیاری از قسمت های جنوبی کشور، خود به خود اجساد حالت مومیایی پیدا می کند.

وی گفت: در شهداد کرمان به دلیل وضعیت آب و هوایی، بسیاری از اجساد حالت مومیایی پیدا می کند. به طور مثال یک نبش قبر بنابر دلایلی در این منطقه درخواست داده شده بود که پس از این مسئله مشخص شد جسد مومیایی است و پرونده این بحث را به وجود آورد که ممکن است جسد مربوط به هزاران سال پیش باشد ولی با بررسی های صورت گرفته مشخص شد، سال های زیاد هم از تاریخ فوت نگذشته بود و به دلایل محیطی مومیایی شده است.

قادی پاشا در مورد اینکه اخیراً در تهران اجساد مومیایی به طور اتفاقی کشف شده یا خیر، گفت: بله،  در تهران برخی از مناطق آن در تابستان گرمی زیادی وجود داشته و بسته به نوع خاک (اگر خاک آب را به خود نگیرد جسد به سمت مومیایی شدن می برد ولی خاک اگر حالت رسی بوده و جسد رطوبت داشته باشد به سمت فساد می رود) ممکن است اجساد به صورت خود به خودی مومیایی شوند. بیابان های اطراف ورامین نیز شرایطی داشته که ممکن است جسد طی چند هفته اسکلتی شود.


منبع: فارس

افزایش 12 درصدی تقاضای سقط جنین در استان تهران

افزایش 12 درصدی تقاضای سقط جنین در استان تهران

معمای جنایت های مرد ژله ای چگونه حل شد؟

معمای جنایت های مرد ژله ای چگونه حل شد؟

پرونده قتل ستایش به کجا رسید؟

پرونده قتل ستایش به کجا رسید؟

گزارش پزشکی قانونی ستایش آماده شد

گزارش پزشکی قانونی ستایش آماده شد

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 109 تاريخ : يکشنبه 13 تير 1395 ساعت: 17:18

مدیرکل خدمات الکترونیک قضایی مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضاییه از اجرای طرح پایلوت دیدار الکترونیکی خانواده‌ها با زندانیان در آینده‌ای نزدیک خبر داد.

بخش حقوق تبیان

زندان

سیامک رفعتی در پاسخ به این سوال که آیا قوه قضائیه به دنبال تهیه نقشه جرم در سطوح مختلف نیست،گفت: ثبت جرائم در حوزه های مختلف به نیروی انتظامی بازمی گردد با این حال مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه در حوزه های قضایی اقداماتی را انجام می دهد.

مدیر کل خدمات الکترونیک قضایی قوه قضائیه  در خصوص ثبت جرائم گفت: در حال حاضر در هر حوزه قضایی که وجود دارد،اطلاعاتی از جمله انواع جرائم، میزان جرائم و میزان خواسته های قضایی در یک نقشه جغرافیایی ثبت و به صورت ماهانه ارائه و بررسی می شود.

وی افزود: البته این طرح فعلا در حد جزئیات جرائم در خیابان ها و کوچه ها نیست و در حد حوزه های قضایی اطلاعات وجود دارد.

رفعتی در ادامه و در خصوص سرنوشت اجرای طرح دیدار الکترونیک خانواده ها با زندانیان گفت: یکی دیگر از مسائلی که از سوی مرکز آمار دنبال می شد، موضوع ارتباط الکترونیکی با زندانیان بود. در همین زمینه پایلوت این طرح به زودی اجرا می شود.

معاون مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه در پاسخ به این سوال که آیا زندان مطرح شده در این پایلوت مشخص است یا خیر، گفت: طرح پایلوت یک زندان و یک دفتر خدمات قضایی است و منتظر هستیم تا سازمان زندان ها، زندان مورد نظر خود را برای اجرای این طرح معرفی کند تا پس از آن، خانواده زندانیان با حضور در دفتر و به دنبالش دفاتر دیگر، از طریق وب کم و خدمات الکترونیکی با زندانی محبوس در بند خود ملاقات مجازی داشته باشند.


منبع: مهر

کاهش 20 درصدی ورودی زندان های کشور

کاهش 20 درصدی ورودی زندان های کشور

روایت یک بازداشتی از 24 ساعت حضور در زندان بزرگ تهران

روایت یک بازداشتی از 24 ساعت حضور در زندان بزرگ تهران

آزادی از زندان چه شروطی دارد ؟

آزادی از زندان چه شروطی دارد ؟

چند می‌گیری دروغ بگی؟

چند می‌گیری دروغ بگی؟

بخش حقوق...
ما را در سایت بخش حقوق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فرومی hoghough بازدید : 111 تاريخ : يکشنبه 13 تير 1395 ساعت: 17:18